نقش تشکهای مدنی در متعادل نمودن تنازع قدرت در جامعه

نقش تشکل های مدنی در متعادل نمودن تنازع قدرت در جامعه مدیریت دولتی همواره تحت تاثیر عوامل و ذی نفعان قدرت بوده است و همیشه سیاستمداران و سرمایه داران به عنوان عوامل مهم و اثر گذار بر تصمیمات مدیران دولتی مطرح بوده اند.از آنجا که مدیران دولتی لاجرم به براورده نمودن خواسته های منابع قدرت […]

نقش تشکل های مدنی در متعادل نمودن تنازع قدرت در جامعه

مدیریت دولتی همواره تحت تاثیر عوامل و ذی نفعان قدرت بوده است و همیشه سیاستمداران و سرمایه داران به عنوان عوامل مهم

و اثر گذار بر تصمیمات مدیران دولتی مطرح بوده اند.از آنجا که مدیران دولتی لاجرم به براورده نمودن خواسته های منابع قدرت و ثروت میباشند ،

این فشارها و ملاحظات سیاسی موجب می‌شود دولتها نتوانند وظایف خود را آنطور که باید و شاید  و انجام دهند و از کارکردهای صحیح خود فاصله میگیرند

که این  امر موجب شکل گیری نوعی استبداد درون ساختار دموکراسی میشود.

اینجا است که نقش انجمن‌های مردم نهاد به عنوان ضلع سوم در جوامع مترقی پر رنگ می‌شود.

امروزه اداره جوامع بشری بدون حضور هماهنگ و موثر سه رکن مهم آن یعنی دولت ، بخش خصوصی و تشکل های مردم نهاد امکان‌پذیر نیست.

سازمان‌های مردم نهاد از مهمترین ستون های جامعه مدنی میباشند که ارتباط نزدیک با مردم جامعه دارند

و سعی دارند مشکلات مردم را به حاکمیت منتقل ساخته و برای حل این مشکلات فعالیت نمایند.

سازمانهای مردمی داوطلبانه بر فعالیتهای دولتها نظارت نموده و بخشی از وظایف دولتها را که به دلیل کمبود منابع

و یا تاثیر ذی نفعان به درستی انجام نشده است

را  به انجام میرسانند .در واقع انجمنهای مردم نهاد قدرتمند، تنازع قدرت سیاسیون و سرمایه داران

و دولتها را به نفع مردم متوازن کرده  و از این طریق نقشی مهم در اجرای دموکراسی، عدالت اجتماعی ،

اجرای قانون و نهایتا حمایت از حقوق شهروندان ایفا مینمایند.

سید محمد خامسی دانشجوی دکترای مدیریت