مذاکره مخفیانه و مستقیم ایران و آمریکا زمینهسازی دلواپسان برای گفتوگو با امریکاپشت پرده خبر مذاکره مخفیانه و مستقیم ایران و آمریکا در عمان انتشار یک خبر در شماره روز گذشته روزنامه «الجریده» جنبه متفاوت و تأسفبرانگیزی از آغاز رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در ایران را به رخ کشید. خبری ادعایی از آغاز مذاکرات […]
مذاکره مخفیانه و مستقیم ایران و آمریکا
انتشار یک خبر در شماره روز گذشته روزنامه «الجریده» جنبه متفاوت و تأسفبرانگیزی از آغاز رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در ایران را به رخ کشید.
خبری ادعایی از آغاز مذاکرات محرمانه جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا که با عنوان «مذاکرات مستقیم و مخفیانه در عمان بین دولت ترامپ و شاهینهای ایران» به تیتر نخست این روزنامه کویتی تبدیل شده است اما از نظر محتوا، نحوه تهیه خبر و بازتاب آن در رسانههای داخل ایران و نیز در شبکههای اجتماعی به واقعیاتی سیاسی فرای خود اشاره دارد.
آنچه در پیشانی خبر آمده این ادعا است که: «نمایندگانی از یک شخصیت اصولگرا در ایران و دولت ترامپ در عمان در حال مذاکرات محرمانه هستند.
دولت امریکا طرح پیشنهادی برای همکاری و پایان دادن به همه اختلافات دو کشور ارائه کرده و در چارچوب این مذاکرات، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا برای سفر به تهران، امضای توافقنامه میان دو کشور با رهبر عالی ایران و تضمین برداشتن تحریمها اعلام آمادگی کرده است».
این بخش از خبر، گزارههایی است که فارغ از درستی یا نادرستی و بدون درنظر گرفتن میزان باورپذیری بر اساس آنچه در صفحه شطرنج مسائل جاری میان ایران و امریکا وجود دارد میتواند توجه هر رسانهای را به خود جلب کند و حائز ارزش خبری برای بازنشر دادن تلقی شود.
با این حال خبر را نخستین بار نه تارنمای خبرگزاریهای رسمی کشور که امکانات قابل توجهی برای رصد اخبار منتشر شده در رسانههای بینالمللی دارند؛ بلکه برای نخستین بار سایت خبری «شهرآرا»، بازنشر میدهد که از جمله رسانههای نزدیک به محمدباقر قالیباف رئیس اصولگرای مجلس شورای اسلامی است و پس از آن سایتهای خبری همچون عصرایران، دنیای اقتصاد و دیگران.
بعضی رسانههای بازتابدهنده خبر هم به این نکته اشاره داشتهاند که گزارش نخست الجریده را خبرنگار این روزنامه در تهران تهیه و ارسال کرده اما بر اساس اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این روزنامه کویتی، به طور رسمی در ایران خبرنگاری ندارد.
کما اینکه گزارشنویس به ذکر این نکته اشاره کرده که منبع خبرش یکی از شخصیتهای اصولگرای ایرانی است اما نام و هویت او را اعلام نکرده است.
با این وجود اینکه چرا چنین خبر نامستندی ساخته و پرداخته شده و بازنشر یافته است را باید در گزارههایی جست که به ادعای آغاز مذاکرات محرمانه الصاق شده است و بر اصولگرا بودن مذاکره کننده و نقش نداشتن دولت روحانی تأکید دارد.
گزارههایی مانند اینکه «نمایندگان ترامپ گفتهاند که او قطعاً در انتخابات بعدی ریاست جمهوری امریکا پیروز خواهد شد، اما نمیخواهند با دولت روحانی بر سر میز مذاکره بنشینند، زیرا او هیچ قدرتی برای اجرای تعهدات خود ندارد و همیشه… را به کارشکنی در توافق متهم میکند» یا اینکه «طرف امریکایی همچنین به نمایندگان این شخصیت اصولگرای ایرانی گفتهاند که همه برآوردهای آنها تأیید میکند رئیس جمهور بعدی ایران یک اصولگرا خواهد بود» و «سازمان اطلاعاتی امریکا به ترامپ توصیه کرده که منتظر دولت اصولگرا در ایران باشد و به دولت روحانی، تکیه نکند».
جملههایی که تنه به تنه حدسیات و محاورههای جاری در کوچه و خیابان میزند اما تنظیمکنندگان خبر و بازنشر دهندگان آن سعی کردهاند با یادآوری مذاکرات پنهانی که در سالهای پایانی دولت محمود احمدینژاد خارج از اراده و اثرگذاری دولت او در عمان شکل گرفت و به نحوی پایه مذاکرات منتهی به برجام در دولت روحانی شد؛
جنبه افشاگری یک خبر باورپذیر را به آن بدهند.
در مقام حدس و گمان شاید نتوان هیچ یک از «مقامات اصولگرا» را با این خبر مرتبط دانست. اما در اینکه این خبر در تهران تهیه شده و به نحو واضحی اهداف انتخاباتی را دنبال میکند کمتر میتوان تردید کرد و بر همین اساس است که پرسشها و ابهامهایی در ذهن شکل میگیرد و پاسخهایی هرچند غیر متقن پیدا میکند.
دلواپسان مذاکرات برجام، سرزنشگران عهدشکنی امریکا و حالا مدافعان خروج از برجام. با این حال اینکه احتمالاً بخشی از اردوگاه تبلیغاتی حامی این جریان به عنوان منبع ناشناس این خبر به این اعتقاد رسیده که با انتساب آغاز مذاکره پنهانی با امریکا به اصولگرایان میتواند بر سبد رأی کاندیدای این جریان بیفزاید کاملاً سؤال برانگیز مینماید.
بماند که داشتن چنین رویکرد انتخاباتی و ارسال چنین سیگنالی که البته مسبوق به سابقه بوده در شرایط شبه جنگی که تحریمهای ظالمانه امریکا همچون بمب خوشهای بر سقف معیشت مردم باریده و هر روز شرایط سختتری پیش روی آنها میگذارد در واقعیت چیزی جز بیاعتنایی به منافع ملی نمیتواند ارزیابی شود. جامعه از جریان سیاسی که در جلوت صف نخست دفاع از مقاومت است توقع چنین خلوتی ندارد. مگر آنکه بخواهد بپذیرد سالها مخالف خوانی و دلواپسی چیزی جز سیاسی کاری برای نواختن رقیب نبوده است