فیلترینگ تلگرام ؛ تکرار اشتباه در ایجاد محدودیت برای رسانه ها…..

فیلترینگ تلگرام ؛ تکرار اشتباه در ایجاد محدودیت برای رسانه ها : مجازی شدن جامعه امروز از یکسو نشان از وابستگی شدید زندگی افراد به تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی و از سوی دیگر نشان از قدرت شبکه های اجتماعی و فضای مجازی دارد. همین قدرت فضای مجازی است که دولت ها را بر آن می […]

فیلترینگ تلگرام ؛ تکرار اشتباه در ایجاد محدودیت برای رسانه ها :

مجازی شدن جامعه امروز از یکسو نشان از وابستگی شدید زندگی افراد به تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی و

از سوی دیگر نشان از قدرت شبکه های اجتماعی و فضای مجازی دارد. همین قدرت فضای مجازی است که دولت ها را بر آن می دارد

تا با زیر پا گذاشتن حقوق شهروندان و بدون درنظر گرفتن وابستگی افراد به فضای مجازی ،

دست به محدود کردن و فیلترینگ شبکه های مجازی بزنند.فیلترینگ اپلیکیشن تلگرام نیز که طی چند هفته اخیر مشکلاتی

را در اتصال برای مخاطبان آن به همراه داشته از همین وادی سبب شده است.

سابقه مبارزه با تکنولوژی های رسانه ای در سالهای پس از انقلاب بیانگر این واقعیت بوده است

که وضع قوانین منع استفاده از یک رسانه نوین ارتباطی و یا فیلتر کردن و ممانعت از دسترسی به فضای مجازی ،

نتیجه ای موفقیت آمیز به همراه نداشته

و جامعه در هر دوره راه نفوذ غیر قانونی برای دسترسی به تکنولوژی مورد استفاده خود را پیدا کرده است.
مارشال مک لوهان ، اندیشمند برجسته علوم ارتباط رسانه ای در مورد مقاومت در برابر تکنولوژی می گوید:

” اگر ما بخواهیم در برابر کارکردهای جدید تکنولوژی گرایش های سنتی خود را حفظ کنیم،

فرهنگ سنتی ما همانند فرهنگ اسکولاستیک [فرهنگ مدرسه ای] قرن شانزدهم، در نهایت از میان خواهد رفت.

اگر پیروان اسکولاستیک با فرهنگ شفاهی پیچیده شان، تکنولوژی گوتنبرگ را درک کرده و پذیرا شده بودند

و آموزش شفاهی خود را با آموزش نوشتاری تلفیق می دادند، از نابود شدن کامل خود جلوگیری می کردند

و میدان را صرفا برای آموزش از طریق متون دیداری خالی نمی گذاشتند”
بر همین اساس ، سابقه مقاومت در برابر تکنولوژی طی دهه های اخیر همواره با شکست همراه بوده است.
در سالهای ابتدایی پس از انقلاب و در دوره ای که تنها دو کانال تلویزیونی با برنامه های تکراری ،آنهم نه به شکل بیست و چهار ساعته وجود داشت ،

مجلس برای مقابله با رسانه نو ظهور ویدئو ، قانون ممنوعیت استفاده از ویدئو را تصویب کرد.

این اتفاق در شرایطی به وقوع پیوست که کارشناسان رسانه ای و هنرمندان و تولید کنندگان محصولات فرهنگی مخالف اجرای طرح بوده

و خواستار عدم اجرای منع بودند.

با این وجود قانون ممنوعیت ویدئو تصویب شده و به لحاظ اجرایی نیز مورد حمایت نیروی انتظامی قرار گرفت.

اما این سیاست فرهنگی غیر کارشناسانه با شکست مواجه شد. در آن دوره پخش کنندگان و مصرف کنندگان برای ویدئوی قاچاق و فیلم‌های غیر مجاز ،

مانند هر کالای قاچاق دیگری شیوه‌های جدیدی پیدا می کردند. طرح ممنوعیت نه تنها سبب ممانعت مردم برای استفاده از ویدئو نشد

که مردم را در استفاده غیرقانونی از آن نیز مشتاق تر کرده و بازار قاچاق فروش ویدئو و فیلم های ویدئویی را رونق بخشید.

قانون منع ویدئو نتیجه ای جز دست به دست شدن انواع فیلم‌های سینمایی و شوهای تلویزیونی لوس‌آنجلسی‌،

در بین افراد جامعه نداشت.

در سالهای نیمه اول دهه هفتاد ، اکثریت خانواده های ایرانی بدون توجه به قانون ممنوعیت استفاده از ویدئو صاحب یک دستگاه ویدئو در منزل خود بوده

و خرید و فروش فیلم های VHS امری عادی به نظر می رسید. گسترش ویدئو تا حدی بوده است

که شخصیت های مختلف اجتماعی با سطح فرهنگ های متفاوت و مشاغل گوناگون مخاطب رسانه ویدئو شده‌ بودند.

در آن شرایط اگر توزیع و پخش فیلم های ویدئویی سالم ، مجاز می بودند و در فروشگاه ها به فروش می رسیدند ،

امکان کنترل بر آنها وجود داشت ، اما وقتی کار به پخش های زیرزمینی و غیر قانونی رسید دیگر به طور کامل از کنترل خارج شده

و متاسفانه از همان روزهای نخست ممنوعیت ، فیلم های نامناسب برای خانواده ها با سرعت بیشتری به خانواده ها نفوذ پیدا کردند.
نتیجه آنهمه ممنوعیت برای ویدئو و فیلم ها به آنجا رسید که ابتذالی که قانونِ ممنوعیت می خواست از در بیرون کند ،

دوباره از پنجره به خانواده‌ها راه یافت و اکثریت قابل ‌توجهی از جامعه را درگیر خود کرد.
تجربه نشان داده است کشورهایی که استفاده از ویدئو را مجاز دانسته‌اند از کشور ما موفق‌تر بوده‌اند ،

زیرا مقابله با تکنولوژی رسانه ای مسأله است که هیچ دولتی نتوانسته با آن مبارزه کند.
ناکارآمدی طرح ممنوعیت ویدئو به حدی بوده است که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ،

ممنوعیت ویدئو و فکس را مضحک خوانده و می گوید :

«اگر به عقب بازگردیم، می‌بینیم خیلی کار‌ها که در اول انقلاب انجام شده مضحک به نظر می‌آید؛

مثل اینکه ویدئو و دستگاه فکس ممنوع بود.»

در ابتدای دهه هفتاد ، رسانه جدیدی در جامعه ایران ظهور میکند که دولت ، خطر آن را بسیار بیشتر از ویدئویی میدانست

که تنها یک سال از رفع ممنوعیت آن می گذشت. ظهور تکنولوژی رسانه ای ماهواره ،مجلس را بر آن داشت

تا در سال ۷۳ قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را به تصویب برساند.

از همان ابتدا ، بسیاری اعتقاد داشتند که این قانون نیز مفید نبوده و به سرعت بی اثر خواهد شد.

با گذشت زمان در عمل مشاهده شد که این قانون به طور کامل از سوی افراد جامعه نادیده گرفته شده است.

ناکارآمدی قانون ممنوعیت ماهواره تا بدان جا آشکار می شود که بر اساس آمار اعلام شده

از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۷۰ درصد مردم ایران از ماهواره استفاده میکنند

و تنها ۳۰ درصد مردم ماهواره ندارند.

البته بر اساس تحقیقات صورت گرفته برای آن ۳۰ درصد باقیمانده نیز قانون منع ماهواره دلیلی برای عدم استفاده

ماهواره نبوده و دلایل دیگری وجود دارد.این مسئله برای جامعه ایران بسیار ناپسند است

که حکومت قانونی را تصویب کند که در عمل هیچ ‌کس آن را رعایت نکندو آن درصد پایینی هم که رعایت می‌کنند،

دلایلی غیر از توجه به قانون داشته باشند.نیروی انتظامی پس از آنکه از توجه جامعه به قانون منع استفاده از ماهواره ناامید شد ،

در چند مرحله طرح جمع آوری دستگاه های گیرنده ماهواره ای را اجرا کرد.

طرح جمع آوری دیش های ماهواره ای نیز سرانجامی مشابه ویدئو داشت.

تنها ساعتی پس از جمع آوری دیش ها از پشت بام ها ، مخاطبان این رسانه دیش جدید را خریداری کرده

و جایگزین دیش جمع آوری شده میکردند.این طرح نه تنها کاملا بی نتیجه بوده ،

بلکه عوارض بسیار بدتری را در رابطه میان پلیس و مردم به وجود آورد.

متاسفانه برای اجرای طرح شیوه‌هایی در دستور کار قرار گرفت که موجب مخدوش شدن وجه پلیس شد.

این طرح تنش های بسیار زیادی میان نیروی انتظامی و مردم ایجاد کرد و مردم را نسبت به حکومت بی اعتماد کرده

و حکومت را در مقابل مردم قرار داد و در نهایت هم مشاهده شد

که جمع‌آوری ماهواره نتیجه ای نداشته و همچنان شاهد حضور دیش ها روی پشت‌بام‌ها هستیم.

در گذشته کارشناسان تأکید داشتند که با توجه به توسعه اینترنت ،قانون منع ماهواره دیگر بدون تاثیر خواهد بود

زیرا شیوه‌های دسترسی مردم به رسانه‌های نوین آنقدر متنوع خواهد شدکه امکان اعمال محدودیت از میان خواهد رفت.

اما متاسفانه نه ‌تنها مسئولان توجهی به این استدلال نکردند، بلکه همین رفتار را درباره اینترنت نیز انجام دادند.

محدودیت در ارائه اینترنت پر سرعت از یک طرف و فیلترینگ شبکه های اجتماعی از سوی دیگر ، ادامه همان راه گذشته بود.

با ظهور شبکه های مجازی در دو شکل شبکه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی در انتهای دهه هشتاد

و ابتدای دهه نود همچنان همان رویه سابق در دستور کار قرار گرفت.

شبکه های مجازی پر طرفداری مثل فیسبوک ، توییتر و وی چت دچار فیلترینگ شدند.

هر چند که به دلیل فیلتر بودن فیسبوک در ایران امکان یافتن آمار دقیق کاربران ایرانی فیسبوک وجود نداشت ،

اما آمارهای غیر رسمی از حضور نزدیک به ۱۷ میلیون کاربر ایرانی در سال ۲۰۱۴ حکایت دارند .

اگر محدودیت های اعمال شده از سوی فیسبوک برای کاربران ایرانی وجود نداشت

و کوچ دسته جمعی ایرانیان از فیسبوک به اینستاگرام صورت نمی گرفت ،

امروز باید شاهد حضور نزدیک به چهل میلیون کاربر ایرانی در فیسبوک می بودیم.

این بدین معنا است که نه فیلترینگ فیسبوک ، که نارضایتی کاربران از سایت و کوچ دسته جمعی به اینستاگرام

سبب کنارگذاشتن فیسبوک شده است.و این مسئله بار دیگر نشان از ناکارآمدی طرح فیلترینگ

فیسبوک برای مقابله با مخاطبان آن بوده است.
شکست در قانون های منع استفاده از ویدئو و ماهواره و فیلترینگ شبکه های اجتماعی فیسبوک و توییتر همچنان سبب نشده اند

تا مسئولین از ناکارآمدی آن همه محدودیت درس عبرت بگیرند و متاسفانه فیلترینگ تلگرام ،

جدیدترین مقابله با تکنولوژی جدید رسانه ای در حال اجرا است.
استفاده از فیلترشکن و نسخه های تلگرامی بدون نیاز به فیلترشکن ، نمونه ای از راهکارهایی است

که مخاطبان تلگرام برای عبور از فیلترینگ انجام می دهند.

دانلود چند ده میلیون فیلتر شکن در اولین مرحله فیلترینگ در زمستان سال گذشته و

شکسته شدن رکورد دانلود فیلترشکن در چند هفته اخیر ،

نشان می دهد که مخاطبان تلگرام تصمیمی برای کنار گذاشتن این رسانه نداشته اند.

بر اساس نمودار منتشر شده در استوری اینستاگرام وزیر ارتباطات ، متوسط بازدید پست های تلگرام در روزهای گذشته

به روزهای پیش از فیلترینگ تلگرام بازگشته است که این مسأله نشان از دسترسی مجدد مخاطبان به تلگرام و شکست کامل طرح فیلترینگ بوده است.

سابقه سال ها و دهه های متوالی در اجرای قوانین و طرح های ممنوعیت رسانه ها بیانگر این واقعیت بوده است

که جامعه راهکار خود برای دسترسی به رسانه ممنوع شده را پیدا میکند .

در این شرایط به مسئولان توصیه می شود با احترام گذاشتن به حقوق شهروندان در استفاده آزاد از اطلاعات ،

با ایجاد اصلاحاتی عمیق در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور ، سبب رفع مشکلات اساسی جامعه و ایجاد رونق اقتصادی در جامعه گردند ،

چراکه پیشرفت های اقتصادی در بدنه جامعه ، خود سبب ایجاد اعتماد برای حکومت نزد مردم جامعه می شود.

در این شرایط مسئولان ، دیگر گردش آزاد اطلاعات را خطری برای خود تلقی نکرده

و سعی در محدودیت رسانه های نو ظهور و محبوب نخواهند کرد.

نویسنده: علی اصالتی