دزدی از باغات شهریار یکی جلوی این دزدها را بگیرد قامتش خمیده است اما روحی به بلندای درختان سرو دارد، دستهای پینهبستهاش را نشانم میدهد و میگوید درختی که با این دستها کاشته بودم را شبانه بریدند و بردند. دنباله نگاهش را که میگیرم به ویلای مجللی میرسم که بین درختان میوه جا خوش کرده […]
دزدی از باغات شهریار
قامتش خمیده است اما روحی به بلندای درختان سرو دارد، دستهای پینهبستهاش را نشانم میدهد و میگوید درختی که با این دستها کاشته بودم را شبانه بریدند و بردند.
دنباله نگاهش را که میگیرم به ویلای مجللی میرسم که بین درختان میوه جا خوش کرده است.
تلخندی میزند و میگوید، باغ من کنار این ویلا است
اما به منِ کشاورز اجازه ساخت چهاردیواری و حفاظت از درختانم را نمیدهند!
از تاریخ پرمیوه «شهریار» میگوید و برای سبزی از دست رفتهاش حسرت میخورد؛
شهرستان شهریار یا همان نگین سبز و ریههای استان تهران که این روزها کشاورزانش جانی برای نفسکشیدن ندارند، چرا که هم باغشان به یغما رفته هم جانشان!
هنوز برای امنیت که اولین لازمه حیات سالم است میجنگند و پشت درختهایشان ایستادهاند اما پشت خودشان خالی است.
این روزها در کنار مشکلاتی از قبیل کمبود آب، تغییرات اقلیمی، افزایش قیمت ملزومات کشاورزی از جمله سم و … کشاورزان با مشکل بریدهشدن درختانشان توسط دزدها دست به گریبانند!
در واقع از آنجا که طبق قوانین، کشاورزان اجازه ساخت چهاردیواری برای باغ خود را ندارند.
افرادی شبانه به باغها میزنند و تنه درختان تنومند و چندین ساله را میبرند و چوب این درختان را که عمدتا هم گردو هستند، میفروشند!
شبانه درختان ۶۰ سالهام را بریدند و بردند!
«اسدالله» که کشاورزی ۷۸ ساله است، از قوانین نابهجا گلایه میکند
و توضیح میدهد: باغهایی که صاحب آنها هستم، روزگاری سنگلاخ بودند.
۶۰ سال پیش با دستانم سنگها را کندم و جایشان درخت کاشتم.
هفته قبل یک روز صبح رفتم باغ و دیدم درخت ۶۰ سالهام را بریدند و بردند!
هیچکس هم به حرف من گوش نمیدهد.
نه اجازه ساخت چهاردیواری میدهند نه به درخواستم برای پیگیری انتظامی پاسخ میدهند.
سالهای قبل این مشکلات وجود نداشت و از آنجا که عمده مردم کشاورز بودند، باغها در امنیت کامل بود.
اما این سالها با تغییر سبک زندگی و افزایش مهاجرت به شهریار، باید نگران محل معاش خود باشیم.
«محمد» دیگر کشاورزی است که با انتقاد از رویه جهاد کشاورزی میگوید:
جهاد کشاورزی با رویهای که در پیش گرفته است، ریشه کشاورزی را در شهریار خشک میکند.
کشاورز دنبال ساخت ویلا و استخر نیست، فقط یک چهاردیواری برای امنیت میخواهد.
مسئولان همه این مشکلات را میدانند اما یک گوش آنها در است و گوش دیگر دروازه!
نمیخواهند برای کشاورز کاری کنند.
قانون به آنها اجازه میدهد هر بلایی میخواهند سر کشاورز بیاورند.
او ادامه میدهد: هر یک درخت برای کشاورز حکم یک بچه را دارد.
کشاورز همه زندگی خود را برای یک نهال میگذارد تا نهال به ثمر بنشیند.
دزدان درختهای ۲۰ تا ۵۰ ساله را میبرند و زمانی که تنه این درختان را میبرند،
تنه روی درختان دیگر میافتد و باعث شکستهشدن شاخه درختان دیگر هم میشود.
در مراکزی که تنه درختان فروخته میشود هم بازرسی وجود ندارد.
کشاورز هیچگاه درخت خود را نمیبرد.
حسین حقوردی، نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد هم با بیان اینکه مباحثی که از سوی کشاورزان مطرح میشود
قصهای دراز است که سالهاست وجود دارد،
اظهار میکند: متاسفانه تاکنون برای حل این مشکل چارهای اندیشیده نشده است.
حتی در قانونی که در حال تغییر است شاید این مشکل آنطور که باید و شاید، حل نشود.
بحث تغییر قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها در دستور کار کمیسیون کشاورزی مجلس قرار دارد و باید در صحن مصوب شود.
او ادامه میدهد: هر جا صحبت از مشکلات کشاورزان میشود میگویند ایراد قانون است
در حالیکه از کل قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها فقط سه کلمه قلع و قمع و تخریب را بلدیم!
گویی از نظر مسئولان وزرات جهاد کشاورزی کل این قانون در این سه کلمه خلاصه شده است
و با مراجعه به دادستانی، حکم تخریب داده میشود.
تبصره یک ماده یک این قانون آمده است که تغییر کاربری باید با اجازه کمیسیونی باشد که در استان تشکیل میشود
اما در تبصره چهار همین ماده ذکر شده است که باید امکاناتی را به کشاورزان داد و تغییر کاربری محسوب نمیشود.
همچنین در تبصره یک ماده دو قانون مذکور ذکر شده است که باید به هر کشاورز اجازه داده شود که تا ۵۰۰ متر بنا بسازد.
نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد با تاکید بر اینکه نمیتوان مردم را به کشاورزی اجبار کرد،
میگوید: سیاستگذاریها باید به سمت بستههای تشویقی باشد.
هدف کشاورز تامین حداقل معیشت خود است اما با این شرایط و گرانی امکانپذیر نیست.
مهمتر از گرانی سم، کود و …، عدم امنیتی است که کشاورز با آن روبهروست.
نه تنها امنیت درختان و باغها در خطر است، بلکه امنیت مردم هم با چالش مواجه است.
برای حفظ امنیت کشاورز، باید مجوز دیوارکشی داده شود تا بتواند امنیت خود را حفظ کند.
او با بیان اینکه ظرفیت و توانمندی شهرستان شهریار باغهاست،
عنوان میکند: اینکه از قانون خوب استفاده نمیشود باعث از بین رفتن ظرفیتها میشود.
درحال حاضر کشاورزان مجبور میشوند برای تامین معاش زندگی خود و فرزندانشان باغ خود را بفروشند.
من پیشنهاد دادهام برای باغهای شهریار شناسنامه تهیه و طبق شناسنامه به کشاورز تسهیلات داده شود
و نتیجه کار خواسته شود اما شرایط باغداری برای کشاورز تامین شود تا با رغبت باغداری کند
و مجبور نباشد برای تامین معاش زندگی خود باغ را بفروشد.
نماینده مردم شهریار، قدس و ملارد تاکید میکند: این تنگنظریها و سختگیریها بیشتر متوجه کشاورز است.
فرد دلال یا زمینخوار ارتباطات دارد و همه چیز برایش مهیاست.
به همین دلیل ملکی که میسازد را تخریب نمیکنند!
چرا با عوامل ساخت و ساز غیر مجاز برخورد نمیشود؟
باید به این نکته توجه کرد که بعد از تخریب ملک و مسکن، امکان کاربری کشاورزی دیگر وجود ندارد.
ثروت ملی به اسم آزادسازی از بین میرود و این آزادسازی صورت نمیگیرد و نخواهد گرفت و ملک مجددا ساخته خواهد شد.
حقوردی میگوید: اگر قانون موجود در حفظ کاربری اراضی زراعی موثر بود، مساحت باغها نباید کم میشد!
عکسهای هوایی به طور واضح نشان میدهند که اراضی کشاورزی شهریار چقدر کاهش یافته است.
در تخریبها برخورد گزینشی هم وجود دارد.
برخی مجوز داشتند و تخریب شدند و برخی دیگر بیمجوز باقی ماندند.
حق وردی با تاکید بر اینکه در حوزه امنیتی کمبودهایی وجود دارد،
توضیح میدهد: جمعیت شهرستان شهریار دو میلیون نفر است و از نظر نفرات و تجهیزات انتظامی بسیار کمبود وجود دارد.
علیرغم زحمت نیروی انتظامی نتوانستهایم حداقل امنیت برای مردم را تامین کنیم.
وقتی در حوزه جمعیت مشکل انتظامی وجود دارد، نمیتوان انتظار داشت امنیت باغات تامین شود.
باید تقویت شود و در این راستا دستوری از آقای نوبخت گرفتهایم که امیدوارم اجرایی شود.
اما وقتی نیروی انتظامی نمیتواند، باید به کشاورز کمک کنیم با دیوارکشی برای خود امنیت ایجاد کند.
همه این مباحث در حالی مطرح میشود که بار سنگین قوانین نادرست در کنار گرانی و تغییرات جوی، کمر کشاورز را روزبهروز بیشتر خمیده کرده و رانتهای موجود باعث شده جای هر درخت میوه یک ساختمان جا خوش کند!
گفته میشود باغهای شهریار ۲۰ سال پیش ۲۰ هزار هکتار بود اما حالا به کمتر از ۹ هزار هکتار رسیده است.
قرار بود از طریق سد کرج به شهریار حقابه بدهند که وزارت نیرو به این تعهد عمل نکرد
و به این دلیل باغهای غرب شهریار به مرور زمان دچار خشکی شد و از بین رفت.
کشاورزان اینجا قد خمیده و روحی بلند دارند.
سیاهی موهای خود را به درختان بخشیدند که سبزی تحویل بگیرند
اما چیزی جز سیاهی نصیبشان نشد. اینجا نه آسمان و زمین به کشاورز رحم میکنند، نه بنی آدم!