با جناب آقای طنر تلخ همراه می شویم و نگاهی به بیمارستان های شهریار می اندازیم: قسمت اول:گردشی در شهری بی گردشگر بدون گردش به چپ و راست: 🔺جاذبه گردشگری اول:یکی از بیمارستانهای همین حوالینمای بیرونی و درونیحیاط کاملا شلوغ , یک طرف کارگران مشغول کارند یه طرف پرستاران و پزشکان , مردم در حال تردد […]
قسمت اول:گردشی در شهری بی گردشگر بدون گردش به چپ و راست:
🔺جاذبه گردشگری اول:یکی از بیمارستانهای همین حوالینمای بیرونی و درونیحیاط کاملا شلوغ , یک طرف کارگران مشغول کارند یه طرف پرستاران و پزشکان , مردم در حال تردد داخل حیاط و راهروها و آی سی یو و سی سی یو , پیرزنی عصا زنان در حالی که حال خوشی ندارد با لباس بیماری در حیاط در حال تردد است, ظاهرا تخت کم است به صورت شیفتی با یک پیرمرد ۲ ساعت , ۶ ساعت پست خود را عوض میکنند. کمی آن طرف تر داخل محوطه اورژانس , موتور سواری در حالی که سپر موتور از پاچه شلوارش داخل و از جیپ پشتی اش خارج شده و خون از بناگوشش جاریست با رفیقش که کل بدنش تتلو وار خالکوبی شده ,کل اورژانس را روی سرش گذاشته در حال تلاش برای خارج کردن سپر و گرفتن نوبت در یک صف طولانی هستند.
کمی این طرف تر زوج جوانی از اتباع خارجی کشور دوست و همسایه در حالی که سه بچه شیر به شیر را به دنبال خود میکشند دنبال جا برای وضع حمل کوچولوی چهارم خود هستند.
در قسمت رادیولوژی , دانشجوی جوان رشته رادیولوژی در حالی که صفحات مجازی گوشی اش را چک میکند مریض بد حال ضربه مغزی شده را با خونسردی پذیرش میکند.
مریض ضربه مغزی در حین تصویربرداری , سطح هوشیاری اش پایین می آید و برای بهبود دو لیتر آب معدنی به او تزریق میکنند.
با بانداژ سرش او را خیلی خشن در کنار یک بیمار عادی به صورت سر و ته که خون بیشتری به مغزش برسد بستری یا آویزان میکنند. ( کیسه ذخیره خون کم است لطفا درک کنید )
🔻اتاق بغل بساط خنده و شادی برپاست , اطرافیان بیماری با خود هندوانه و تخمه و کتلت
آورده اند و برای بالابردن روحیه بیمار خود , صحنه های سیزده بدر را هنرمندانه باز سازی میکنند.
کودکان همراه هم با شلنگ سرم بیمار تخت بغلی در حال طناب بازی و بازی شمع , گل ,
پروانه هستند, وجدانا فضای با نشاطیست !
پرستاری با عجله به سمت واحد نقلیه می دود و درخواست آمبولانس برای انتقال مریض بدحال
به یک بیمارستان پیشرفته تر میکند , آمبولانسی در کار نیست ظاهرا برای آوردن مریضی دیگر
به سقرچین اعزام شده و آمبولانس دیگر هم پنچر است و زاپاس هم ندارد و منتظر تنخواه برای
تهیه زاپاس و پنچر گیری است, منتظر میمانند آمبولانس سقرچینی میرسد و راننده برای
اعزام بعدی ناز میکند و اعلام میکند ۴۸ ساعت است نخوابیده , خلاصه راضی اش میکنند ,
۲۴ ساعت دیگر هم بیدار بماند,بیمار بد حال را با پتو برانکاردی به حیاط منتقل می کنند ,
راننده استارت میزند : ماشین روشن نمیشود , بوی خرابکاری به مشام میرسد ولی با همت
مردم مجتمع داخل حیاط و با هل دادن ,آمبولانس روشن و حرکت میکند.
🔺صدای مهیبی از بخش اطفال ضلع شمال غربی بیمارستان به گوش میرسد, جلو تر میرویم
ظاهرا نوزادی با یک نوازد دیگر جابه جا شده , نوزادی از اتباع خارجی تحویل یک خانواده ایرانی
شده و بالعکس, خاطرات فیلم های هندی زنده میشود و این داستان ادامه دارد …
🔻پ.ن۱: متاسفانه باز سازی و تصویر سازی تعداد زیادی از صحنه ها واقعی است!
🔺پ.ن۲: طبق اخبار واصله از منابع عادله , مسدولین جدیده با همت و پشتکاری مثال زدنی در
حال رفع و رجوع بخشی از این معضلات و غلبه بر مشکلات ناشی از کمبودمنابع،امکانات و
کاستیهای باقی مانده از قبل است.
نگارنده : انوشیروان عادل
این مطلب بدون برچسب می باشد.
متاسفانه هرچند تا بیمارستان و درمانگاه هم که در شهریار تاسیس بشه به دلیل سوء مدیریت و سوء عملکرد بعضی مسوولان و کارکنان و دکترهای آن مراکز، هیچ وقت مردم شهریار خدمات خوبی دریافت نخواهند کرد.
چیزی که گفتید ثمره عملکرد همون ادم های ریشه دار شهرستان هست که مدام سنگشون رو به سینه میزنید و جیکتون علیهشون در نمیاد چون هر چی دارید از اونها دارید اما حالا که یه مدیر آمده و داره کار می کنه در کنار متخصص های جدید و زیادی که آورده، در کنار دم و دستگاه های پیشرفته جدیدی که آورده داره کار عمرانی رو هم پیش میبره یعنی داره جور همون ریشه دارهای شما رو که ۴۰ سال هیچ غلطی برای شهریار نکردن رو میکشه به جای کمک بهشون و خدمت به مردم متاسفانه دارید به اون ریشه دارها ادای دین میکنید بلکه از نون خوردن نندازنتون… اگه مرعشی هم اهل خوردن و دادن بود شک نکن حداقل اندازه یه داور والیبال براش وقت میزاشتید و چندتا خوبی هم میگفتید… برید کار مردمی رو از این نگین غرب یا نگین نیوز یاد بگیرید که هر جا منافع مردم هست ورود میکنند نه شما که هر جا منافع خودتونه و گاهی هم که منافع مردم رو میگید کاری کردید که ما فکر کنیم منافع خودتون در گفتن اون منافع مردمی تامین میشه و وقتی تامین شد حاجی حاجی مکه…
حداقل به پسرفت روز به روزتون در جذب مخاطب یه کم بیشتر دقت کنید که در آینده رسانهتون نابود نشه و مجبور نباشید به جای فورواد یک بار پست هاتون در گروه ها و گرفتن بازدید مجبور بشید هر پستی رو چند بار فوروارد کنید که سر خودتون کلاه بزارید. بنده یک خبرنگار هستم اهل شهریار و ساکن تهران. اما رفت و آمدم به خونه پدر و مادرم تو شهریار زیاد و به جهت بیماری مادرم به بیمارستان سجاد زیادتر برای همین از نگاه حرفی شما رو غیرمنصفانه و غیرحرفهای می بینیم که کاسبی بیش نیستید