سال ۹۵، در هر ساعت ۶ تهرانی از دنیا رفت/افزایش دو برابری خودکشی در استان تهران شهریار، صدرنشین آمار فوت به دلیل خودکشی/۶۵ درصد خودکشی های استان تهران در شهریار آمارهای اداره ثبت احوال استان تهران جزئیاتی در مورد وفات ثبت شده در استان را نشان میدهد که از میان آنها میتوان به موارد […]
آمارهای اداره ثبت احوال استان تهران جزئیاتی در مورد وفات ثبت شده در استان را نشان میدهد که از میان آنها میتوان به موارد مختلفی از جمله میانگین سنی فوتشدگان، مقایسه سنی مردان و زنان و دلایل مختلف فوت، مانند خودکشی، شهادت و بیماریها اشاره کرد.
به گزارش شهریار نگار– و به نقل از خبرگزاری ایسنا بر اساس آمارهای ثبت شده در اداره ثبت احوال استان تهران در سال ۹۵، تعداد کل اسناد تنظیم شده برای رویداد وفات برابر با ۵۵ هزار و ۸۶ مورد بود که نسبت به سال قبل از آن ۱.۴ درصد افزایش داشته است. ۵۶ درصد(۳۰ هزار و ۹۷۴ نفر) از این تعداد را مردان و ۴۴ درصد(۲۳ هزار و ۷۹۷ نفر) را زنان تشکیل میدهند. میانگین سنی فوتشدگان مرد، در استان تهران ۶۷ سال و زنان ۷۵ سال ثبت شده است.
زنان تهرانی، دیرتر از مردان فوت کردهاند
مقایسه آمارهای ثبتی مربوط به رویدادهای ولادت و وفات بر اساس آمار سالهای ۸۹ تا ۹۵ نشان میدهد که کل اسناد تنظیم شده برای رویداد فوت تقریبا روند ثابتی داشته و در این بازه زمانی تعداد تولدها تقریبا چهار برابر فوتیها بوده است که بر اساس این آمارها میزان خام مرگ و میر استان تهران در سال گذشته ۴.۲ نفر در یکهزار نفر بود و در تمام گروههای سنی تعداد فوتشدگان زن از مردان کمتر بوده است و تنها در گروه سنی ۷۵ سال به بالا مرگ زنان و مردان برابر است.
بیماریهای قلبی و عروقی، بیشترین عامل فوت تهرانیها
به گزارش ایسنا، آمارها نشان میدهد که به طور میانگین در هر ساعت، ۶ نفر در استان تهران جان خود را از دست میدهند که علت ۴۴ درصد از فوتها «بیماریهای قلبی و عروقی» بوده است. این بیماریها در سال ۹۴ هم به عنوان عامل اصلی مرگ و میر در تهران شناخته شده و ۴۰ درصد از فوتهای ثبت شده را شامل میشدند.
عوامل دیگری از جمله بیماریهای مربوط به دستگاه تنفسی(۱۱.۶۴ درصد)، سرطانها و تومورها(۱۰.۵۱درصد )، بیماریهای عفونی و انگلی( ۹.۳۳ درصد)، ناهنجاریهای مادرزادی(۶.۹۱ درصد)، حوادث غیرعمدی(۴.۳۲ درصد) و دستگاه گوارشی(۳.۴۱ درصد) در ردههای بعدی بیشترین علت مرگ و میرهای استان تهران قرار دارند.
در سال ۹۵ بیماریهای «سیستم عصبی» علت فوت ۴۹۱ نفر و بیماریهای «غدد، تغذیه و متابولیک» نیز علت فوت ۶۳۳ نفر بوده است که در مقایسه با سال ۹۴ کاهش داشته است.
همچنین ۲۳۷۹ نفر از تهرانیها سال گذشته در «حوادث غیرعمدی» جانشان را از دست دادهاند که در مقایسه با مدت مشابه در سال ۹۴ که ۲۶۰۹ نفر بوده است، با کاهش حدود ۲۰۰ نفری روبه رو بودهایم.
هشت تهرانی به دلیل خشونت فوت کردند
«خشونت به وسیله دیگران»، جان ۸ نفر را در تهران گرفت و از میان شهرستانهای استان تهران که این علت فوت در آنها ثبت شده، تنها شهرستان پیشوا دارای ۲ مورد است و در سایر شهرستانها یا یک مورد گزارش شده و یا اینکه اصلاچنین موردی ثبت نشده است.
۱۰۰ تهرانی، شهید شدند
سال گذشته همچنین ۱۰۰ مرد تهرانی شهید شدند که ثبت شهادت ۹۷ نفر از آنان در شهرستان تهران و در هر کدام از شهرستانهای اسلامشهر، قرچک و ورامین نیز یک مورد شهادت به ثبت رسیده است، در حالیکه بر اساس آمارهای سال۹۴، تعداد شهادتهای ثبت شده ۷۸ مورد بود که ثبت شهادت یک زن هم در میان آنها به چشم میخورد.
«علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم» علتی است که ۲۴۴۸ نفر به خاطر آن فوت کردند. در سال گذشته همچنین یک مورد فوتیها هم به دلیل«عوارض حاملگی و زایمان»، در شهرستان اسلامشهر ثبت شده است.
به علت «ناهنجاری کروموزومی» نیز در سال ۹۵، ۳۸۰۴ نفر جان خود را از دست دادند و این در حالی است که در سال ۹۴ این عامل علت مرگ ۳۹۵ نفر بود و در طول یک سال افزایش قابل توجهی داشته است.
علت نامعلوم مرگ هم عاملی است که در سال ۹۵ نسبت به سال قبل از آن، کاهش محسوسی داشت و از ۳۵۷۱ نفر در سال ۹۴ به ۲۸۴ نفر در سال ۹۵ رسیده است.
اندکی توجه در این آمار نشان میدهد شاید متولیان امور اجتماعی ، و فرهنگی در این شهرستان به درستی به وظایف خود عمل ننموده اند.
بی تردید جهت ریشه یابی علت این آمار اسف بار میبایست یک تحقیق علمی دارای چهارچوب در این خصوص صورت پذیرفته و پس از ریشه یابی علل وقوع این پدیده شوم در شهریار نسبت به رفع آن اقدام نمود.امیدواریم مسئولین مربوطه در این رابطه احساس تکلیف کرده و اقدامات موثر در زمینه کاهش این پدیده شوم در شهرستان به انجام رسانند.
در ذیل به صورت اجمالی عللی اقدام به خودکشی را مرور میکنیم:
خودکشی اغلب به علت یأس صورت میگیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده میشود.
اغلب، عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماریهای روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.
عواملی که خطر خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهند، عبارتند از اختلالات روانی، مصرف نادرست دارو، حالات روانی، شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی و ژنتیک.بیماری روانی و سوء مصرف مواد غالباً در کنار هم وجود دارند. سایر عوامل خطرآفرین عبارتند از اقدام به خودکشی قبلی، در دسترس بودن وسیله برای ارتکاب این عمل، سابقه خانوادگی خودکشی، یا وجود آسیب ضربهای مغز. به عنوان مثال، میزان خودکشی در خانوادههای دارای سلاح گرم بیش از خانوادههای فاقد آن بوده است.عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری، فقر، خانه بهدوشی و تبعیض نیز ممکن است فکر خودکشی را موجب شود. حدود ۱۵–۴۰٪ مردم یادداشت خودکشی از خود بجا میگذارند. به نظر میرسد ژنتیک در ۳۸٪ تا ۵۵٪ از رفتارهای خودکشی دخیل باشد.
اختلال روانی اغلب در زمان خودکشی وجود دارد و میزان آن از ۲۷٪[۲۶] تا بیش از ۹۰٪ برآورد میشود.
سوء مصرف مواد دومین عامل خطرآفرین شایع خودکشی پس از افسردگی شدید و اختلال دوقطبی است.هم سوء مصرف مزمن مواد و هم مسمومیت حاد در این کار دخیل است.
اکثر مردم زمانی که اقدام به خودکشی میکنند تحت تأثیر داروهای آرامبخش- خوابآور (مانند الکل یا بنزودیازپینها) هستندو اعتیاد به الکل در ۱۵٪ تا ۶۱٪ موارد وجود دارد.
سوء مصرف کوکائین و متامفتامین همبستگی بالایی با خودکشی دارد.کسانی که از مواد استنشاقی استفاده میکنند نیز در معرض خطر قابل توجهی بوده و حدود ۲۰٪ اقدام به خودکشی کرده و بیش از ۶۵٪ به آن فکر کردهاند.
اعتیاد به قمار با افزایش میزان افکار خودکشی همراه بوده و میزان اقدام به این کار در مقایسه با جمعیت عادی بیشتر است.بین ۱۲ تا ۲۴٪ قماربازان پاتولوژیک اقدام به خودکشی میکنند. میزان خودکشی در میان همسران آنها سه برابر بیشتر از جمعیت عادی است.
بین خودکشی و مشکلات سلامت جسمی از جمله موارد زیر ارتباط وجود دارد:درد مزمن، آسیب ضربهای مغزسرطان،و یا کسانی که با دیالیز خون، اچ آی وی، لوپوس اریتماتوس سیستمیک دست به گریبان هستند.تشخیص سرطان خطر خودکشی متعاقب آن را حدود دو برابر میکند.
ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، بهدرستی فعالیت نمیکند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش مییابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک میرساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل میکند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمیتواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند. پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زدهاند، مقدار زیادی کورتیزول وجود دارد.
برخی از حالات روانی خطر خودکشی را افزایش میدهد از جمله: نومیدی، از دست دادن حس لذت در زندگی، افسردگی و اضطراب.توانایی اندک حل مشکلات، از دست دادن توانایی که فرد قبلاً داشته است، و کنترل ضعیف تمایلات نیز نقش ایفا میکنند.در افراد مسن، تشخیص اینکه باری بر دوش دیگران هستند، عامل مهمی است.
استرسهای اخیر زندگی مانند از دست دادن یک عضو خانواده یا یکی از دوستان، از دست دادن شغل، یا انزوای اجتماعی (مانند به تنهایی زندگی کردن) این خطر را افزایش میدهد.کسانی که هرگز ازدواج نکردهاند نیز در معرض خطر بیشتری هستند.مذهبی بودن خطر خودکشی را کاهش میدهد. این مسئله را به موضع منفی بسیاری از ادیان در برابر خودکشی و به پیوند بیشتری که دین ممکن است فراهم کند، نسبت میدهند.در بین اشخاص مذهبی، به نظر میرسد افراد مسلمان میزان خودکشی کمتری داشته باشند.
بعضیها ممکن است برای فرار از دست زورگویی یا تعصب دست به خودکشی بزنند.سابقه سوء استفاده جنسی دوران کودکیو زمان صرف شده در پرورشگاه نیز عواملی خطرآفرین هستند. .باور بر این است که سوء استفاده جنسی حدود ۲۰٪ از کل خطر را شامل میشود.
رسانهها از جمله اینترنت نقش مهمی دارند. نحوه به تصویر کشیدن خودکشی ممکن است اثر منفی داشته باشد زیرا پوشش این اقدام در حجم زیاد، بهطور برجسته و مکرر به ستودن یا رمانتیک کردن خودکشی میانجامد و بیشترین تأثیر را دارد.[هنگامی که شرح مفصلی از چگونگی خودکشی با استفاده از یک وسیله خاص به تصویر کشیده میشود، ممکن است این روش خودکشی در کل جمعیت افزایش یابد.
این کار موجب سرایت خودکشی و یا خودکشی تقلیدی میشود که به آن اثر ورتر گفته میشود و نام خود را از قهرمان رومان «رنجهای ورتر جوان» اثر گوته گرفته است که خودکشی کرد.این خطر در نوجوانانی که مرگ را رمانتیک میسازند، بیشتر است.
پوچ گرایی
یکی دیگر از دلایل خودکشی این است که افراد علتی برای زندگی نمییابند و عموماً این افراد پیرو مکتب نهیلیسم یا پوچ گرایی هستند.