کلاهبرداری اینترنتی با ترفند ماساژ /جای «سواد دیجیتال» خالی است!
فقر سواد دیجیتال، طمع و سودای ثروت باد آورده، تبحر خلافکاران در کلاهبرداری اینترنتی و ضعف برخی زیر ساختها و وجود باگهای امنیتی بلای جان شهروندان «ارائه خدمات ماساژ به طور ۲۴ ساعته، هم در سالن هم در محل شما ، دارای ماساژور خانم و آقا با مدارک بین المللی و ماساژ فول حرفهای توسط […]
فقر سواد دیجیتال، طمع و سودای ثروت باد آورده، تبحر خلافکاران در کلاهبرداری اینترنتی و ضعف برخی زیر ساختها و وجود باگهای امنیتی بلای جان شهروندان
«ارائه خدمات ماساژ به طور ۲۴ ساعته، هم در سالن هم در محل شما ، دارای ماساژور خانم و آقا با مدارک بین المللی و ماساژ فول حرفهای توسط بنیان گذار ماساژ!!»
کلاهبرداری اینترنتی با ترفند ماساژ توسط بنیان گذار ماساژ!
متن جذاب تو دهن پر کن تبلیغ ذهنم رو به خودش مشغول کرد. از طرف به خاطر کرونا مدتیه استخرها و سالن های ماساژ تعطیلن و خلاصه بدنم بدجور نیاز به یه مشت مال حسابی داره؛به خاطر همین تصمیم گرفتیم از طریق آگهی ردشو دنبال کنم و یه صفایی به بدنم بدم.
مرد مالباخته ادامه داده و میگوید: برای دریافت خدمات ابتدا باید نوبت رزرو میکردم یعنی ویزیت اولیه را میپرداختم. پس به سایت مورد نظر رفته و با تکمیل فرم دریافت ویزیت به یک درگاه پرداخت الکترونیک ارجاع شدم. اول همه چیز عادی بود تا اینکه بعد از ثبت اطلاعات کارت بانکی در درگاه پرداخت ابتدا هیچ وجهی کسر نشد و با پیغامی مبنی بر عملیات ناموفق مواجه شدم، اما به ناگاه بعد از گذشت چند دقیقه تمام موجودی حسابم برداشت شد و فهمیدم در دام کلاهبرداری اینترنتی گرفتار شده ام.
واریز مبلغ اندکی برای تایید آگهی دروازه خالی شدن حسابم بود
بی تابی میکند و با حسرت و اه میگوید: ۳ میلیون و هشتصد هزار تومان از من کلاهبرداری کرده اند؛ این مبلغ پس انداز چند ماهه من از کار در پیک موتوری است. برای یک فست فود کار میکنم. شب و روز و باد و باران فرقی برایم ندارد. از همهچیزم زدم تا این مقدار را پس انداز کردم.
یک کنسول بازی قدیمی داشتم و چون وقت و حوصله بازی نداشتم تصمیم گرفتم بفروشمش.یکی از همکارام ادرس سایتی رو داد که از توش یه کنسول مشابه خریده بود و منم تصمیم گرفتم کنسولمو تو همون سایت بفروشم.
بنابراین به همان سایت خرید و فروشی که بچهها اسمش را گفته بودند مراجعه کردم. مشخصات خواسته شده را وارد کرده و کار درج آگهی تمام شد.
چند ساعتی نگذشته بود که پیامکی مبنی بر پرداخت هزینه برای درج آگهی دریافت کردم؛ با این مضمون که به جهت جلوگیری از حذف آگهی خود اقدام به پرداخت ۲ هزار تومان از طریق درگاه زیر کنید.
مبلغ اندک، ترفند کلاهبرداران اینترنتی برای ورود به صفحه فیشینگ
با خودم گفتم مبلغی نیست که؛ پرداخت میکنم. به آدرسی که در پیامک آمده بود وارد شدم غافل از اینکه همه اش ترفند کلاهبرداری بود و تمام حسابم را خالی میکنند؛ از خدابی خبرها کلاهبردار بوده و امثال من قربانی را به درگاههای جعلی پرداخت هدایت کرده بودند.
فروش مانتو بهانه بود/ شماره فروشنده از دسترس خارج شد
زن میانسال با نگاهی غمگین با من همکلام شده و میگوید گول خوردم. باورم نمی شود با ۴۷ سال سن و دنیای از تجربه با این همه ادعای زرگی و زیرکی فریب کلاهبردار هارو خورده باشم.
میگوید:در فضای مجازی مانتویی دیدمک که از نظر مدل و دوخت و طرح و سنگ دوزی عالی بود.از اونجایی که خودم دستی در خیاطی دارم دیدم قیمتش خیلی مناسبه و در واقع انگار داره ارزون فروشی میکنه
خلاصه یکی دو روز فکرم را مشغول کرده بود. در نهایت با شماره آگهی مزون درج شده تماس گرفتم. خانمی در آن سوی خط هم صحبتم شد. گفت مراجعه حضوری ندارند و سفارشات آنلاین است؛ چراکه آنها فقط فروشنده اند و کار دوخت و دوز را خانمهای دیگر انجام داده و برایشان میفرستند.
حرفاش منطقی بود و جوری با زبون شیرین اغفالم کرد که همون مدلو سفارش دادم وقرار شد یک هفته ای برام ارسال بشه
من هم طبق روالی که آن خانم گفته بود پول را پرداختم. یک هفته گذشت، اما مانتویی نیامد. با شماره تماس گرفتم هیچ کس پاسخگو نبود.. با خودم گفتم شاید دستشان بند است. فردا و فردایش هم تماس گرفتم، اما دیگرخبری نشد.
باجگیری خواسگار جعلی با عکسهای شخصی
دختر که روبروی ما کنار دیوار ایستاده و شاهد گفتوگوی ماست میگوید: خدا را شکر کنید که به مالتان ضرر خورد نه به آبرو و خانوادتون
از آبروی رفته و شرمندگی نزد خانواده اش میگوید و به طوریکه روی نگاه کردن در چشم پدر و مادرش را ندارد
تعریف کرد در شبکه های اجتماعی با مرد آشنا شده است.جوانی خوش قیافه که به گفته خودش در کانادا تحصیل کرده و صاحب کمالات است.وقتی دختر فریب چهره جذاب و کلمات قصار رو میخوره و نه یک دل که صد دل عاشق میشه جوان تقاضای عکس میکنه از دختر
یک روز صبح یکی از دوستانم با من تماس گرفت. صدایش میلرزید فقط به من گفت که گوشیت را نگاه کن. تا صفحه را باز کردم صورت خودم را دیدم در عکسی که واقعیت نداشت. در جا فرو ریختم عکس من با آن وضعیت یعنی چه. سریع شماره دوستم را گرفتم. اوهم این عکس را دیده بود و از من توضیح میخواست. بعد که فهمید من از همه جا بیخبرم، خواست که تمرکز کنم و ببینم عکسم را کجا بهاشتراکگذاشتهام، اما من که عکسی جایی منتشر نکرده بودم.
همین طور که صفحات گوشیم را بالا و پایین میکردم یادم آمد که عکس هایم را برای مرد رویاهایم ارسال کرده ام. شماره اش را گرفتم جواب نمیداد… عاقبت یک پیام داد؛ در نهایت وقاحت، که اگر میخواهی بقیه عکسهایت منتشر نشود به شماره زیر پول بریز. دنیا روی سرم خراب شد.
چیکار میتونستم بکنم.چند روزی در بهت و حیرت بودم تا اینکه دوستم راهنمائیم کرد و گفت موضوعو قبل از اینکه همه گیر بشه خودم به خانوادم بگم.و منم با مادرم و بعد پدرم در میون گذاشتیم و الانم تو دادگاهیم.جالبه پلیس میگه جوان اخاذ و کلاهبرداره و شگردش همین بوده
در دادسرای جرائم رایانهای با شهروندانی برخورد میکنید که هر کدام به نوعی در دام مجرمان سایبری و کلاهبرداری اینترنتی گرفتار شدهاند. یکی پولش به سرقت رفته و دیگری کالای بنجلی را به قیمت گزاف خریده، آن دیگری آبرو و حیثیتش در فضای مجازی از سوی کسی به حراج گذاشته شده است؛ یکی تهدید شده و از دیگری اخاذی، نکته اینجاست در میان شاکیان دادسرای جرائم رایانهای افراد بیسواد نمیبینی بلکه حتی برخی از آنها افراد تحصیل کرده و متخصص جامعه هستند که در معاملات یا فعالیت خود در فضای مجازی نکات ایمنی را رعایت نکرده و در دام مجرمان سایبری گرفتار شدهاند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰