دقیقا ۱۵ سال پیش یعنی در آگوست ۲۰۰۶ دانشمندان پلوتو را از فهرست سیارههای منظومه شمسی خط زدند. اما چرا؟ به مدت ۷۶ سال، پلوتو نهمین سیاره در منظومه شمسی بود.
دقیقا ۱۵ سال پیش یعنی در آگوست ۲۰۰۶ دانشمندان پلوتو را از فهرست سیارههای منظومه شمسی خط زدند. اما چرا؟
به مدت ۷۶ سال، پلوتو نهمین سیاره در منظومه شمسی بود. تقریبا همه پلوتو را به عنوان یکی از سیارههای اصلی این منظومه میشناختند. بزرگترین قمر پلوتو، شارون، ابعادی نصف پلوتو را داشت. خود پلوتو هم اندازه کوچکی داشت و دارای مدار عجیب و خمیده بود. مدار پلوتو برخلاف دیگر سیارات منظومه شمسی بیضوی و کشیده بود. این در حالی است که مدار هشت سیاره دیگر با تقریب خوبی دایرهای شکل بود. با وجود این تفاوتها باز هم پلوتو یکی از سیاههای منظومه ما به شمار میرفت.
داوا سوبل، نویسنده علمی در کتاب «سیارات» در سال ۲۰۰۵ نوشت:« کودکان پلوتو را به عنوان یک سیاره کوچک میشناسند؛ اما بزرگسالان به دلیل تفاوت این سیاره، پلوتو را یک عنصر ناسازگار در بین سیارههای منظومه شمسی میدانند.»
در سال ۲۰۰۰ و در موزه تاریخ طبیعی آمریکا در شهر نیویورک، پلوتو از نمایش سیارهای حذف شد. کودکان که یکی از علاقهمندان به این نمایش بودند، با خشم نظرات خود را برای نیل دگراس تایسون، مدیر آسمان نمای موزه ارسال کردند. پس از آن، ۱۵ سال پیش و در آگوست ۲۰۰۶، اتحادیه بین المللی نجوم «IAU» تعریف جدیدی را از سیاره منتشر کرد. طبق این تعریف، پلوتو سیارهای اصلی در منظومه شمسی به شمار نمیرفت. این خبر یک هیاهوی عمومی به پا کرد.
برای آن که یک جرم به عنوان یک سیاره شناخته بشوند باید این چهار معیار را داشته باشد. اجرامی که دو معیار اول را در خود دارند اما از معیار سوم برخوردار نیستند، مانند پلوتو در فهرست سیارههای کوتوله قرار میگیرند.
این موضوع باعث ناراحتی و خشم افراد زیادی شد. زیرا تغییر دادن چیزی که یک فرد به شنیدن آن عادت کرده است یا آن را باور دارد، سخت است. اما علم احساسی نیست. مهم نیست که شما به چه چیزی علاقه دارید یا در دوران ابتدایی چه اصطلاحاتی یاد گرفتهاید. علم به دنبال بدیهیات و حقیقت است. به نظر میرسد که در آن روز، علم برنده شده است.
امروزه دانشمندان در مورد منظومه شمسی اطلاعات بیشتری کسب کردهاند و نظرات خود را بر أساس یافتههای خود بررسی کردهاند و یا تغییر دادهاند.
«با وجود سیل عظیمی از مخالفین، من معتقدم که تصمیم گرفته شده درست بود. پلوتو با هشت سیاره دیگر منظومه شمسی اختلافات زیادی دارد پس ردهبندی این جرم با باقی سیارات منظومه شمسی ایده خوبی نبود. تغییر تعداد سیارههای منظومه شمسی به دلیل کشف اجرام بزرگتر (اجسام فراتر از نپتون) دشوار است. این موضوع أصلا به قصد حذف پلوتو نبود، بلکه برعکس، پلوتو به رده جدیدی از اجرام منظومه شمسی ارتقا پیدا کرد. و در نهایت این موضوع برای کمارزش شمردن پلوتو نیست و هنوز هم جزو اجرام مهم این منظومه به شمار میرود.»کاترین سزارسکی، ستاره شناس CEA Saclay در کشور فرانسه. ( رئیس اتحادیه بین المللی نجوم «IAU» در سال ۲۰۰۶)
«با وجود سیل عظیمی از مخالفین، من معتقدم که تصمیم گرفته شده درست بود. پلوتو با هشت سیاره دیگر منظومه شمسی اختلافات زیادی دارد پس ردهبندی این جرم با باقی سیارات منظومه شمسی ایده خوبی نبود. تغییر تعداد سیارههای منظومه شمسی به دلیل کشف اجرام بزرگتر (اجسام فراتر از نپتون) دشوار است. این موضوع أصلا به قصد حذف پلوتو نبود، بلکه برعکس، پلوتو به رده جدیدی از اجرام منظومه شمسی ارتقا پیدا کرد. و در نهایت این موضوع برای کمارزش شمردن پلوتو نیست و هنوز هم جزو اجرام مهم این منظومه به شمار میرود.»
این نظرات درباره پلوتو قابل تامل بود. من از اولین روز کاری خود در روزنامه Cornell Daily Sun ، یعنی در همان زمانی که در سال ۲۰۰۶ در دانشکده بودم، در مورد پلوتو مینویسم. من در مورد تصمیم اتحادیه بین المللی نجوم «IAU» با برخی از اساتیدم مصاحبه کردم تا نظر آنها را در مورد این واقعه علمی بدانم.
یکی از دانشمندان علوم سیارهای به نام ژان لوک مارگو، که اکنون در UCLA است، این ماجرا را «پیروزی علم بر احساسات» نامید. او معتقد بود علم باید به گونهای باشد که تشخیص دهد ایدههای قبلی ممکن است اشتباه بوده باشند و بتواند بدون غلبه احساسات آنها را جایگزین کند. از نظر مارگو، پلوتو در حال حاضر همان جایی است که به آن تعلق دارد.
اما یکی دیگر از دانشمندان علوم سیارهای، جیم بل، که اکنون در دانشگاه ایالتی آریزونا در تمپ است، تصور میکند که این تصمیم بسیار مسخره است. او معتقد است که این ایده که سیارهها باید مسیر مدارهای خود را از اجرام ریز و درشت پاک کنند بسیار منزجر کننده است. توانایی جمع آوری یا دفع همه اجرام تنها به اندازه یک سیاره بستگی ندارد. از نظر اون هنوز هم پلوتو باید با عنوان یکی از سیارههای اصلی منظومه شخصی شناخته بشود.
در طی صحبتی که اخیرا با جیم بل داشتم او به من گفت که هر جرمی با یک ساختار حیرت آور میتواند یک سیاره باشد. او معتقد است که انسانها نباید تا این اندازه به شکافتن این قبیل موضوعات بپردازند. از نظر او این جزئیات مهم نیست. بل باور دارد که ماهیت پلوتو یک سیاره است و تلاش برای تغییر این موضوع مضحک است. نظر جیم بل طرفداران خاص خود را دارد اما همه با او هم عقیده نیستند.
« اتفاق پانزده سال پیش کاملا درست و به جا بود. نتایج نشان میداد که پلوتو نظم فهرست باقی سیارههای منظومه شمسی را دچار مشکل میکرد.»مایک براون، دانشمند علوم سیارهای از Caltech
« اتفاق پانزده سال پیش کاملا درست و به جا بود. نتایج نشان میداد که پلوتو نظم فهرست باقی سیارههای منظومه شمسی را دچار مشکل میکرد.»
براون بر خلاف بل معتقد بود که تصور پلوتو به عنوان یک سیاره از همان ابتدا اشتباه بود.
از سال ۲۰۰۶، ما فهمیدیم که پلوتو دارای جو است. حتی شاید حتی در آسمان خود دارای ابر باشد. پلوتو کوههایی از جنس آبهای یخ زده داشت، دشتهای نیتروژن منجمد سطح آن را پوشانده بودند و قلههای پوشیده از برف متانی و تپههای شنی و آتشفشان بر روی آن وجود داشت.
«پلوتو به تنهایی یک جهان پویا و پیچیده است که تفاوتهای زیادی را با دیگر سیارههای منظومه شمسی دارد.»کریستوفر کروکت، روزنامه نگار در سال ۲۰۱۵
«پلوتو به تنهایی یک جهان پویا و پیچیده است که تفاوتهای زیادی را با دیگر سیارههای منظومه شمسی دارد.»
مأموریت فضاپیماهای افقهای نو یا نیو هورایزنز « New Horizons» نشان داد که پلوتو دارای مورفولوژی جذاب و فعال است. پلوتو اختلافات زیادی را با هر سیاره داخلی سنگی در منظومه شمسی داشت.
«هنگامی که زمزمههای این پیشنهاد در اتحادیه بین المللی نجوم شنیده میشد سیلی از واکنش فوری را به همراه داشت. تعدادی از افراد مخالف عوض شدن اشتباهات و جایگزینی آن با حقایق بودند.»فیلیپ متزگر، از دانشگاه فلوریدا مرکزی در اورلاندو
«هنگامی که زمزمههای این پیشنهاد در اتحادیه بین المللی نجوم شنیده میشد سیلی از واکنش فوری را به همراه داشت. تعدادی از افراد مخالف عوض شدن اشتباهات و جایگزینی آن با حقایق بودند.»
از نظر فیلیپ متزگر عوض شدن ماهیت پلوتو در آن زمان کمی گنگ و نامفهوم است.
فیلیپ متزگر باور دارد که ماجرایی که اتحادیه درباره عوض شدن ماهیت پلوتو میگوید حقیقت ندارد. اگرچه داستان رسمی این است که پلوتو به دلیل کسب اطلاعات جدید طبقه بندی شد. اما این موضوع به این سادگیها نیست. او معتقد است که آموزش آن بازگویی این موضوع و عوض شدن رده پلوتو برای ماهیت علم و آموزش دادن و گسترش علم مضر است.
از نظر فیلیپ متزگر و جیم بل، حقیقت این است که هیچ تعریف واحدی از یک سیاره وجود ندارد. این افراد باور دارند که نکته حیرتانگیز علم هم همین انعطاف است.
برای قرنها، کلمه «سیاره» یک اصطلاح بسیار جامع تر بود. وقتی گالیله تلسکوپ خود را به سمت سیاره مشتری چرخاند، هر جسم متحرک و بزرگ در آسمان یک سیاره در نظر گرفته شد. این موضوع برای اجرام دیگر از جمله قمرها هم صدق میکرد. در واقع گالیله اقمار را هم یک سیاره در نظر گرفت. هنگامی که اخترشناسان در دهه ۱۸۰۰ اجرام سنگی را که اکنون سیارک مینامیم کشف کردند، آنها نیز در ابتدا سیاره نامیده میشدند و بعدها به سیارک تغییر نام دادند.
پلوتو از همان ابتدا یک سیاره محسوب میشد.
هنگامی که کلاید تامبو، منجم آماتور از کانزاس که به تازگی در رصدخانه لاول در فلگستاف آریز شروع به کار کرده بود، پلوتو جرم را در عکسهای گرفته شده در ژانویه ۱۹۳۰ مشاهده کرد، به سرعت به سراغ مدیر رصدخانه رفت و اعلام کرد که او توانسته است سیاره ایکس منظومه شمسی را پیدا کند.
این کشف تصادفی نبود. در سال ۱۹۰۳، ستاره شناس آمریکایی پرسیوال لوول فرض کرد که یک سیاره پنهان با جرمی معادل هفت برابر جرم زمین ۴۵ بار دورتر از خورشید در حال چرخش است. لاوول تا أواخر عمر خود یعنی تا سال ۱۹۱۶ که درگذشت به دنبال آنچه سیاره X مینامید گشته بود. اما جستجو بدون لاوول هم ادامه داشت.
تصور می شد که که رنگ سیاره ایکس به اندازه زغال سنگ سیاه باشد، چگالی آن تقریباً برابر با آهن باشد و دو برابر چگالتر از سنگینترین سنگهای سطح زمین باشد.
تحقیقات بیشتر نشان داد که لاوول جرم پلوتو را بیش از حد برآورد کرده بود: زیرا جرم پلوتو بسیار کمتر از جرم زمین است.
وقتی دانشمندان متوجه شدند پلوتو تنها نیست، اوضاع حتی عجیب تر شد. در سال ۱۹۹۲، جسمی به قطر یک دهم پلوتو در مدار خورشید «در یخ زدگی عمیق فضا و در فاصله دورتر مدارهای پلوتو و نپتون» یافت شد. از آن زمان، بیش از ۲۰۰۰ جرم منجمد در آن منطقه یخ زده که کمربند کویپر نامیده میشود، پیدا شده است و بسیاری دیگر نیز وجود دارد.
آگاهی از همسایگان پلوتو سوالات جدیدی را به وجود آورد:
چه ویژگیهایی می تواند این دنیای جدید عجیب را با دنیای شناخته شدهتر پیوند دهد؟ و چه چیزی آنها را از باقی کشفیات متمایز میکند؟ با توجه به تعداد زیاد اجرام کشف شده جدید، تمایل فزایندهای برای تعریف رسمی «سیاره» وجود داشت. مجموعه این اتفاقات باعث شد که جمعی از دانشمندان تصمیم بگیرند که تعریف سیاره را از تعریف سیارههای کوتوله تفکیک کنند.
در سال ۲۰۰۵، براون، اولین جرم در کمربند کویپر که به نظر میرسید بزرگتر از پلوتو بود را مشاهده کرد. اگر پلوتو نهمین سیاره بود، یقینا کشف جدید، با نام مستعار Xena یا اریس میتوانست دهمین سیاره در منظومه شمسی باشد. اما زینا یک باقی مانده یخی از شکل گیری منظومه شمسی بود که شایسته عنوان سیاره نبود. اما در این شرایط تکلیف پلوتو چه میشد؟ زینا و پلوتو بر خلاف هشت سیاره دیگر دارای شباهت زیادی بودند. اینگونه بود که پلوتو و زینا در فهرست سیارههای کوتوله قرار گرفتند و نام آنها شایسته قرارگیری در فهرست سیارات اصلی نبود.
تنشها بر سر نحوه طبقه بندی پلوتو و زینا در سال ۲۰۰۶ در نشستی در پراگ در IAU به اوج خود رسید. در آخرین روز یعنی ۲۴ آگوست، پس از بحثهای بسیار تند، تعریف جدیدی از «سیاره» به رای گذاشته شد. که پلوتو و زینا بوت این تعریف را در بر نداشتند و به فهرست سیارههای کوتوله افزوده شدند. زینا پس از این موضوع به اریس، الهه یونانی تغییر نام داد.
در چاپ جدید کتاب های درسی تجدید نظر شد و پلوتو از متون و تصاویر حذف شد. پوسترهای مربوط به منظومه شمسی تجدید چاپ شد، اما بسیاری از دانشمندان علوم سیارهای، به ویژه کسانی که پلوتو را مطالعه میکردند هرگز در دیدگاه پیشین خود تغییری را صورت ندادند و هنوز پلوتو را به عنوان یکی از سیارات منظومه شمسی میدانستند.
« بسیاری از دانشمندان علوم سیارات از تعریف اتحادیه بین المللی نجوم «IAU» در انتشار مقالات خود استفاده نمی کنند. ما تقریباً تعریف اتحادیه از سیاره و مخالفت آن را با پلوتو نادیده میگیریم.»فیلیپ متزگر، از دانشگاه فلوریدا مرکزی در اورلاندو
« بسیاری از دانشمندان علوم سیارات از تعریف اتحادیه بین المللی نجوم «IAU» در انتشار مقالات خود استفاده نمی کنند. ما تقریباً تعریف اتحادیه از سیاره و مخالفت آن را با پلوتو نادیده میگیریم.»
از سمت دیگر این مورد میتواند یک دلیل دیگر هم داشته باشد: تناقض.
در واقع فیلیپ متزگر و همکارانش فکر میکنند دلیل خوبی برای رد این تعریف اتحادیه از سیاره وجود دارد. فیلیپ متزگر، جیم بل و دیگران از جمله آلن استرن از موسسه تحقیقات Southwest . آلن استرن، دانشمند علوم سیارات که یکی از افراد مهم در زمینه ماموریت افقهای نو بود و از قبل از کشف کمربند کویپر استدلال کرده بود که منظومه شمسی شامل صدها «سیاره» است. در واقع به دیدگاه استرن این اجرام که اکنون سیارههای کوتوله نامیده میشوند اجرام شگفتانگیزی هستند که میتوانند در دسته اجرام منظومه شمسی قرار بگیرند.
پس از بررسی صدها مقاله علمی، کتابهای درسی و کتیبههای متعلق به قرنها پیش، محققان نشان دادند که نحوه استفاده دانشمندان و مردم از کلمه «سیاره» در طول زمان تغییر کرده است. اما این موضوع به آن صورت نیست که اکثر مردم فکر میکنند.
سرس را در نظر بگیرید، اولین سیارهای که امروزه به نام سیارههای کوتوله شناخته میشود. سرس که در کمربند سیارکها بین مریخ و مشتری قرار دارد، پس از کشف در سال ۱۸۰۱ نیز یک سیاره محسوب میشد. اغلب گفته میشود که سرس پس از آنکه ستاره شناسان بقیه اجرام را در کمربند سیارکها پیدا کردند، تنزل درجه پیدا کردند و به یک سیاره کوتوله عادی شباهت بیشتری داشتند تا یک سیاره اصلی مستقل.
در پایان دهه ۱۸۰۰، با کشف و دیده شدن صدها سیارک، سرس به لطف همنوعان خود دیگر خاص و شگفت انگیز نبود. پس از عنوان سیاره محروم شد. اینگونه بود که پلوتو و سرس که در ابتدا نام سیاره به آنها اطلاق میشد به سرنوشت مشابهی دچار شدند و سیارههای کوتوله نامیده شدند.
متزگر و همکارانش معتقدند که این موضوع نادرست است. از نظر او همه این اجرام در دسته سیارات قرار میگیرند. سرس و دیگر سیارکها در قرن بیستم سیارههایی در نظر گرفته میشدند که گاهی اوقات «سیارههای کوتوله» نامیده میشدند. در مقالهای در سال ۱۹۵۱ در Science News Letter اعلام شد که هزاران سیاره در حال گردش به دور خورشید ما هستند اگرچه اکثر آنها سیارات کوچکی هستند. اما این سیارات کوچک مساحتی در حد یک شهر را به خود اختصاص دادهاند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
تنها در دهه ۱۹۶۰، زمانی که فضاپیماها مشاهدات بهتری از این اجرام ارائه کردند، اصطلاح سیارههای کوچک برای مدتی از بین رفت و این اجرام یه سیاره کامل نامیده شدند.
در حالی که بزرگترین سیارههای کوتوله هنوز شبیه سیاره بودند، اکثر سیارههای کوتوله کوچک تودهای و نامنظم بودند، که منشا متفاوت یا ژئوفیزیک متفاوتی نسبت به سیارههای بزرگتر و گردتر را نشان میدادند. متزگر عنوان کرد که این تعریف که «سیارههای کوتوله مدار خود را از ذرات ریز و درشت پاک نکردهاند» هیچ ربطی به تغییر نام آنها ندارد. برطبق تعریف اتحادیه سیاره باید این ویژگی را داشته باشد اما متزگر این موضوع را بیربط به ماهیت آنها میداند.
تا اینجا دانستیم که سیارههای کوتوله در ابتدا در فهرست سیارههای اصلی منظومه شمسی ما طبقهبندی میشدند. اما قمرها چطور؟ تا سال ۱۹۲۰ دانشمندان آنها را سیاره یا سیاره ثانویه مینامیدند. به طرز شگفت انگیزی، انتشارات غیرعلمی، از موقعیت اجرام آسمانی برای خواندن طالع بینی استفاده میکردند. این افراد بر معنای سادگی تعداد محدودی از سیارات که در حوزه ثابت ستارهها حرکت میکردند، اصرار داشتند.
متزگر تصور میکند که تعریف قدیمیتر از سیارهای که شامل قمرها میشد در زمانی که علوم سیارات از «رکود بزرگ» بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۵۰ عبور کرد، فراموش شد. بسیاری از سیارکها کشف شدند که جستجوی سیارههای جدید یا تصحیح مدارهای آنها خسته کننده میشد. هنوز تلسکوپها آنقدر خوب نبودند که بتوانند کاوش مورفولوژی سیارکها را آغاز کنند. سایر بخشهای علوم فضایی بسیار هیجان انگیزتر بودند، بنابراین بیشترین توجه به آن سمت جلب شد.
اما دادههای جدیدی که با سفر به فضا به دست آمد، قمرها را به داخل سیاره بازگرداند. از دهه ۱۹۶۰، کلمه سیاره دوباره در ادبیات علمی برای توصیف ماهوارهها، حداقل ماهوارههای بزرگ و گرد، ظاهر شد.
متزگر میگوید تعریف سیاره که شامل قمرها، سیارکها و اجسام کمربند کویپر میشود، به دلیل مفید بودن، قدرت ماندن دارد. کار دانشمندان سیاره ای شامل:
مقایسه مکانی مانند مریخ (یک سیاره) با تایتان (یک قمر) و با تریتون (قمری است که احتمالاً در کمربند کوییپر متولد شده و مدتها پیش تبدیل به بزرگترین قمر نپتون شده است) و با پلوتو (یک سیاره کوتوله) است.
متزگر معتقد است که از نظر علمی مفید است که یک کلمه برای توصیف اجرام کیهانی که در آن ژئوفیزیک جالب، از جمله شرایطی که حیات را امکان پذیر میکند، به کار برود.
«ما ادعا نمی کنیم که تعریف کاملی از یک سیاره داریم و همه دانشمندان باید تعریف ما را برای سیاره بپذیرند، این همان اشتباهی است که اتحادیه بین المللی نجوم IAU مرتکب شده است! نظر ما این است که این موضوع هنوز هم باید مورد بحث قرار گیرد.»فیلیپ متزگر، از دانشگاه فلوریدا مرکزی در اورلاندو
«ما ادعا نمی کنیم که تعریف کاملی از یک سیاره داریم و همه دانشمندان باید تعریف ما را برای سیاره بپذیرند، این همان اشتباهی است که اتحادیه بین المللی نجوم IAU مرتکب شده است! نظر ما این است که این موضوع هنوز هم باید مورد بحث قرار گیرد.»
در همه این تفاسیر پیچیدگیهای غیرمهمی وجود دارد. از کوه ها تا اتمسفر تا اقیانوسها و رودخانهها، هنگامی که جهان سنگی به اندازهای بزرگ میشود. که گرانش آنها به شکل کروی در بیاورد.
یک تعریف جامع تر از سیاره تصویر مفهومیتری را از ماهیت منظومه شمسی ارائه می دهد. تأکید بر هشت سیاره بزرگ نشان میدهد که آنها بر منظومه شمسی تسلط دارند. در حالی که در واقع از اجرام کوچکتر صرف نظر میکنند. و تعداد این اجرام بسیار بیشتر است. سیارههای بزرگ حتی در مقیاسهای طولانی مدت در مدار خود قرار نمیگیرند. این موضوع گذشته غولهای گازی منظومه شمسی است. متزگر و همکارانش معتقد هستند. که آموزش منظومه شمسی تنها با هشت سیاره بزرگ اصلی تصویر ناقضی را از این فهرست به مردم ارائه میدهد.
کالتک براون با این نظر مخالف است. او می گوید که داشتن نیروی گرانشی برای هدایت دیگر اجرام در داخل و خارج از مسیر، ویژگی مهم یک سیاره است. به علاوه، هشت سیاره دیگر منظومه شمسی به صورت کامل این ویژگی را دارا هستند.
اگر شما شخصی را در منظومه شمسی قرار دهید. به نظر شما او چه توصیفی خواهد داشت؟ قطعا خواهد گفت در اینجا ۸ «سیاره» میبینم به همراه تعداد زیادی از اجرام کوچک! پس تعریف سیاره برای اجرام کوچک صحیح نیست. تفاوتها غیر قابل چشمپوشی است.»کالتک براون
اگر شما شخصی را در منظومه شمسی قرار دهید. به نظر شما او چه توصیفی خواهد داشت؟ قطعا خواهد گفت در اینجا ۸ «سیاره» میبینم به همراه تعداد زیادی از اجرام کوچک! پس تعریف سیاره برای اجرام کوچک صحیح نیست. تفاوتها غیر قابل چشمپوشی است.»
تفکرات مختلف درباره سیارات به این شکل منجر به ایجاد پرسشهای بزرگ درباره نحوه ترکیب و تشکیل منظومه شمسی میشود.
یک استدلال رایج به نفع تعریف اتحادیه بین المللی نجوم IAU این است .که تعداد سیارات را قابل کنترل نگه میدارد. این موضوع به تنهایی باعث سادهتر و منظم دیده شدن محتوای آموزشی میشود. آیا میتوانید تصور کنید که صدها یا هزاران سیاره وجود داشته باشد؟ چگونه یک فرد معمولی میتواند همه آنها را به خاطر بسپارد؟ چگونه روی تیشرتها و انواع بستهبندیها بتوانیم تصویر منظومه شمسی را چاپ کنیم؟ من این ایده را مسخره نمی کنم. اما به عنوان شخصی که از سنین پایین و ۸ سالگی محو تماشای آسمان بودهام فکر میکنم .که با اضافه کردن جزئیات، تنها اشخاص را از رصد آسمان و فضا بیزار میکنیم.
اما نظر متزگر کاملا مخالف با اتحادیه است و فکر میکند. تنها پرداختن به ۸ سیاره میتواند دید مردم را از فضا محدود کند.
«در اوایل دهه ۲۰۰۰، وقتی ستاره شناسان در حال کشف سیارات جدید در منظومه شمسی ما بودند. هیجان زیادی وجود داشت اما تمام این هیجان در سال ۲۰۰۶ به پایان رسید.»فیلیپ متزگر، از دانشگاه فلوریدا مرکزی در اورلاندو
«در اوایل دهه ۲۰۰۰، وقتی ستاره شناسان در حال کشف سیارات جدید در منظومه شمسی ما بودند. هیجان زیادی وجود داشت اما تمام این هیجان در سال ۲۰۰۶ به پایان رسید.»
با این وجود هنوز هم اجرام زیادی وجود دارند. و هنوز هم ارزش توجه را دارند. متزگر می گوید که در حال حاضر، حداقل ۱۵۰ سیاره کوتوله وجود دارد. و اکثر مردم هیچ سرنخی از آن ندارند.
این استدلالی است که به نظر من قانع کننده است. چرا باید تعداد سیارات را محدود کنیم؟ بچه ها می توانند نام و ویژگی صدها دایناسور یا پوکمون را به خاطر بسپارند. چرا آن را برای یاد گرفتن اسامی سیارات تشویق نمیکنید؟ چرا دانش آموزان را تشویق نمیکنید. تا اجرام فضایی را که بیشتر برای آنها جذاب است را کشف و کاوش کنند؟
من به این فکر افتادهام که چیزی که باعث ایجاد یک سیاره میشود. ممکن است فقط در چشم بینندگان باشد. از نظر هر شخصی میتواند این معیار متفاوت باشد. پلوتو میتواند هنوز از نظر بسیاری سیاره باشد. ما میتوانیم تنها کاشف عالم باشیم و نه شکافنده تحقیقات و افکار.
شاید اتحادیه بین المللی نجوم ۱۵ سال پیش پلوتو را از فهرست سیارههای اصلی منظومه شمسی حذف کرده باشد. اما هنوز هم برای بسیاری پلوتو تمام ویژگیهای سیاره بودن را دارد. این اشخاص نیازی به محدود کردن فضای نامحدود هستی نمیبینند.
برای مشاهده صفحه اینستاگرامی ما اینجا کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
کشف سیارهای عجیب که شباهت قابل توجهی به زمین دارد
دنیای سنگی گرم/ سیاره جدیدی برای حیات