” وجدان آینده نگر اجتماعی” به قلم احد رضایان قیه باشی فرزند شهریار گزیده ای از این مقاله: آیا تا به حال فرد یا افرادی را دیدهاید که از منافع شخصی خود به نفع منافع آیندهگان بگذرند؟ آیا دیدهاید که به خاطر آیندهگان از انجام کارهای غلط خودداری کنند. آیا تا به حال […]
” وجدان آینده نگر اجتماعی”
به قلم احد رضایان قیه باشی فرزند شهریار
گزیده ای از این مقاله:
آیا تا به حال فرد یا افرادی را دیدهاید که از منافع شخصی خود به نفع منافع آیندهگان بگذرند؟ آیا دیدهاید که به خاطر آیندهگان از انجام کارهای غلط خودداری کنند. آیا تا به حال به این فکر کردهاید که کاری که من انجام میدهم ممکن است در آینده به ضرر فرزندم، شهرم، کشورم تمام شود؟ آیا تا به حال شده است کارها را با این نیت انجام دهید که من در برابر آیندهگان مسئول هستم، پس باید کارهایم را دقیق، منظم و خلاقانه انجام دهم؟ آیا تا به حال شده است که با خود بگویید، من برای ساختن آیندهای بهتر باید بیشتر کار کنم؟ آیا تا به حال به شغلتان به عنوان یک مسئولیت مهم اجتماعی نگاه کردهاید؟ آیا فارغ از تمامی مسائل و مشکلات مالی و سیاسی موجود در کشور، تا حالا شده است با خود بگویید من برای آینده فرزندان سرزمینم فارغ از تمامی شکافهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تلاش خواهم کرد؟
آیا تا حالاشده است موقع باز کردن شیر آب حمام به این فکر کنید که مردم جنوب کشور، آب شرب ندارند؟ آیا موقع مصرف آب به این فکر کردید که اگر من کم مصرف نکنم آیندهگان با مشکلات شدیدتری روبرو خواهند شد. آیا تا حالا شده است که به عنوان استاد دانشگاه به خودتان بگویید که من مسئول رفتارها، اندیشهها و میزان خلاقیت و استعدادهای این دانشجویان هستم؟ آیا به عنوان یک آموزگار و معلم، تا حالا به این فکر کردید که اگر در حق این کودکان و نوجوانان کم کاری کنم ممکن است چه فاجعهای در اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست این جامعه رخ دهد؟ به عنوان یک بازاری موقع فروش کالا، موقع خرید اجناس و به هنگام تجارت به این فکر کردید که هر قسم دروغ و هر قول و عده دروغ چه پیامدهای ویرانگری میتواند در اعتماد عمومی و ترویج رفتارهای غلط در جامعه داشته باشد؟ آیا به عنوان یک کشاورز، یک کارگر، یک کارمند، یک وزیر، یک رییس جمهور، یک رهبر به این فکر کردید که هر رفتار و گفتار من چه پیامدهایی می تواند در آینده این کشور به وجود آورد؟
تجربیات میدانی من و کسانی که در چند روز گذشته با آنها مصاحبه کرده و کسانی که از آنها نظر سنجی کردهام نشان میدهد که یکی از مهمترین مسائل و مشکلات ایرانیها، بیتوجهی به آینده بخصوص با تاکید بر آینده همگانی یا اجتماعی است. اغلب ایرانیها لذتها و منافع زودگذر شخصی را به رفاه بلند مدت اجتماعی ترجیح میدهند. اغلب ایرانیها بخاطر بیحوصلهگی، تنبلی و…. کارهایی که نباید انجام دهند را انجام میدهند در حالی که اکثرا هم میدانند که این کار اشتباه است. به عبارت بهتر، ایرانیها با یک مسئله و چالش اصلی و اساسی روبرو هستند و آن فقدان «وجدان آیندهنگر اجتماعی» است اما این وجدان آینده نگر اجتماعی چیست؟
وجدان آیندهنگر اجتماعی اشاره به رویکردی اخلاقی نسبت به آینده مشترک دارد. اشاره به حس مسئولیتپذیری اجتماعیِ معطوف به آینده دارد. این وجدان، ما را از زیاده خواهیهای فردی و گروهی باز میدارد. به کارها و فعالیتهای ما جهت میدهد اجازه نمیدهد اسیر ساختارهای غلط شویم اجازه نمیدهد، تسلیم روابط فراقانونی شویم، اجازه نمیدهد در برابر مسئولیتهای اجتماعی خود بیتفاوت باشیم. این وجدان دائما به ما در خصوص پیامدهای رفتار و گفتارمان هشدار میدهد آینده مشترک را ملاک قرار میدهد و روحیه پیگیری و مطالبهمحوری را در ما تقویت میکند. این وجدان به ما یادآوری میکند که قرار نیست با مرگ ما، جهان به پایان برسد پس عاقلانه و انسانی است که در برابر آیندهگان به مسئولیتهای خودمان وفادار بمانیم.
وجدان آینده نگر اجتماعی از یک طرف ناظر بر نگاه آیندهپژوهانه اجتماعی به رفتارها و گفتارهای شخصی و از طرف دیگر ناظر بر نگاه آیندهپژوهانه اجتماعی به رفتارها و گفتارهای دیگران است. در بعد دوم، شخص تا جایی که آزادیهای دیگران را سلب نکند تلاش میکند تا با استفاده از مشاوره و رهنمود، دیگران را از انجام رفتارهایی که فکر میکند ممکن است تاثیرات و پیامدهای مخربی بر آینده داشته باشد باز میدارد. بهعبارتی، این وجدان هم شخص را تحریک و ترغیب میکند و هم دیگران را .
وجدان آینده نگر اجتماعی با تاریخ یک منطقه، فرهنگ، زبان و فرهنگ سیاسی – اجتماعی آن منطقه کاملا مرتبط است. اگر وجدان را یک توانایی ذهنی و روحی برای قضاوت در خصوص درست و غلط بدانیم که با تکیه بر هنجارها و ارزشها قادر است قواعد اخلاقی را تعریف کرده و رفتارها را بر آن اساس قضاوت کند، در این صورت متناسب با ارزشها و هنجارهای حاکم بر هر قوم و ملتی میتوان انتظار وجدان اجتماعی متفاوتی داشت. وجدان اجتماعی هم میتواند برآیند یک اجتماع باشد و هم میتواند اشاره به ویژگی اجتماعی تک تک افراد یک جامعه داشته باشد. وجدان اجتماعی با وجدان فردی در این بحث متفاوت است. وجدان فردی اشاره به ویژگی و توانایی ذهنی و روحی یک شخص در تمییز و تشخیص درست از غلط با تکیه بر ارزشها و هنجارها دارد اما وجدان جمعی ناظر بر برآیند افراد حاضر در یک اجتماع است.
برای ایجاد وجدان آینده نگر اجتماعی لازم است تا ارزشها و هنجارهایی که متضمن آیندهنگری هستند را در یک فرهنگ وارد کرد. در واقع یک قوم یا یک ملّت، تا زمانی که استعارهها و اسطورههای سازنده تاریخشان با عنصر آیندهنگری عجین نشده باشد نمیتوانند ادعا کنند که دارای وجدان آیندهگر اجتماعی هستند.
وجدان آینده نگر اجتماعی/