سیلی نماینده به سرباز جوان _ گرایش به خشونت خیابانی در ایرانی ها توهین و پرخاشگری درگیریهای لفظی مانند توهین یا پرخاشگری این روزها دربین اعضای جامعه بیشتر شده است. گاهی با کوچکترین اختلاف میان دو نفر، اگر طرفین به خشونت فیزیکی نرسند، حتماً با خشونت کلامی از یکدیگر استقبال میکنند.میتوان نمونه این رفتارها را […]
سیلی نماینده به سرباز جوان _ گرایش به خشونت خیابانی در ایرانی ها
درگیریهای لفظی مانند توهین یا پرخاشگری این روزها دربین اعضای جامعه بیشتر شده است.
گاهی با کوچکترین اختلاف میان دو نفر، اگر طرفین به خشونت فیزیکی نرسند، حتماً با خشونت کلامی از یکدیگر استقبال میکنند.میتوان نمونه این رفتارها را در تصادفات رانندگی مشاهده کرد.
اوایل همین هفته بود که معاون وزیر آموزشوپرورش در نشستی مجازی با موضوع تعامل بین قوه قضائیه و نظام تعلیم و تربیت اعلام کرد که «امروزه ۵۰۰هزار پرونده توهین و پرخاشگری در قوه قضائیه وجود دارد.»
این کاهش تحمل و تابآوری اجتماعی و کاهش آستانه خویشتنداری میتواند زمینه تحریکپذیری افراد را در زمینههای مختلف افزایش دهد و باعث افزایش خشونتها و درگیریهای کلامی، رفتاری و فیزیکی در روابط خانوادگی و روابط اجتماعی شود.
افزایش دعواها و درگیریها در خیابانها، پارکها و مجتمعهای مسکونی بیانگر آن است که میزان تابآوری و خویشتنداری مردم در زمینههای مختلف کاهش یافته است.
افراد در مواجهه با کوچکترین رفتار انتقاد و اعتراض مثل بوق زدن، صف بنزین، پارک کردن ماشین و … سریع عصبانی میشوند و از خود رفتارهای پرخاشگرانه بروز میدهند.
امانالله قراییمقدم»گفت:«متاسفانه در جامعه خودمان، فرهنگ ما نزدیک به خشونت است، بهتعبیر بسیاری هوای اجتماعی ایران، هوای خشونتآمیز است.
یکی از دلایل آن بهگذشته برمیگردد، یعنی حکومتهای مستبدی که در تاریخ این کشور وجود داشتند.سیلی نماینده به سرباز جواننیز یک رفتار مستبدانه بود.
ظلمهایی که درگذشته تاریخ بهسر مردم این سرزمین روا شده است سبب شده یک فرهنگ آمیخته با خشونت شکل بگیرد. فرهنگی که در آن جای خالی خنده احساس میشود.
شما اگر به رفتار قدیمیها، نگاه کنید، گاهی در موقع خنده زیاد میگفتند که بین انگشت شصت و اشاره خودتان را گاز بگیرید تا خدا بهما رحم کند .
یعنی خندیدن باعث عذرخواهی مردم میشد، گویی که دائم باید درحال عزاداری باشند. فرهنگ ما اصولاً یک فرهنگ غم زده است و گریه کردن یک کار پسندیده محسوب میشود.»
شما درنظر بگیرید، از لحاظ اقتصادی فقر و تورم بهعنوان علل پرخاشگری اجتماعی در این جامعه وجود دارد. از لحاظ سیاسی هم برای گروههای مختلف محدودیتهای زیادی وجود دارد.
از نگاه اجتماعی بهطور کلی عللی مانند فشارهای عصبی، کمبود شادی و نشاط، بیکاری، فقر، شکاف طبقاتی، نارواییها و گرانی و تورم در اقتصاد همگی از علل افزایش خشونت و پرخاشگری در جامعه امروز هستند.
برای مثال سیلی نماینده به سرباز جوان که با خشونت همراه بود.
برنامههای تلویزیون و نوع خبرهایی که منتشر میکنند جالب نیست.
همیشه خبرها درباره جنگ و شلوغی و تظاهرات علیه این کشور اروپایی یا آن کشور امریکایی است.
مورد دیگر که اهمیت دارد رفتار مسئولان مانند سوءاستفاده از قدرت، چنین خشونتی را در جامعه تشدید میکند.
برای مثال در واقعه اخیر که نماینده مجلس به صورت سربازجوان سیلی زد در واقع او سیلی را به جامعه زد، چنین رفتاری جامعه را خشن میکند.
یعنی کسی که قانون وضع میکند به مرد قانون که پلیس کشور است، توهین میکند و سیلی میزند.
از طرفی وقتی عدهای پول بیتالمال را جاهای دیگر هزینه میکنند، یا مسئولانی که دائم با مردم و خودشان دعوا دارند، خشونت در جامعه تکرار میشود.
بنابراین شما امروز کجا را سراغ دارید که خشونت نباشد، در چنین وضعیتی گویی که دارد از در و دیوار خشونت میبارد.
بهتعبیر سعدی «گر بگویم که مرا با تو سروکاری نیست/ در و دیوار گواهی بدهند کاری هست»
در چنین شرایطی اگر شما هرچقدر هم بخواهید از خشونت دور باشید، اما این خشونت است که سراغ شما میآید.
بنابراین با وجود مولفههایی مانند فقر، بیکاری، کودکان کار و موارد مانند آن، باید گفت که همگی سبب نهادینه شدن انواع خشونت کلامی و فیزیکی در جامعه شده است .
براساس تئوری چرخش خشونت، از خشونت خشونت زاییده میشود تا شرایط امروزی جامعه ما بهاینجا برسد.