جامعه ای که دارای سواد رسانه ای است، جامعه ای است که بهتر می اندیشد، راحت تر زندگی می کند و احتمال اینکه تحت تأثیر مطالب مغرضانه و عوام فریبانه رسانه ای و شبکه های اجتماعی قرار بگیرد کمتر است. به گزارش شهریار نگار فراگیر شدن استفاده از تلفنهای همراه هوشمند به عنوان یک ابزار […]
جامعه ای که دارای سواد رسانه ای است، جامعه ای است که بهتر می اندیشد، راحت تر زندگی می کند و احتمال اینکه تحت تأثیر مطالب مغرضانه و عوام فریبانه رسانه ای و شبکه های اجتماعی قرار بگیرد کمتر است.
به گزارش شهریار نگار فراگیر شدن استفاده از تلفنهای همراه هوشمند به عنوان یک ابزار همراه همیشگی شهروندان و به تبع آن گسترش شبکه های اجتماعی با قابلیتهایی همچون دوسویگی و تعاملی بودن منجر به تولید انبوهی از اخبار و اطلاعات شده است.
به عبارتی این پلتفرمها به هر کاربری اجازه میدهند تولیدکننده اطلاعات باشد. اطلاعاتی که با سرعت زیاد رد و بدل و بازنشر شده و به اشتراک گذاشته میشوند. در این نوع از رسانههای جمعـی، تبـادل و چـرخش اطلاعـات بـر کیفیت اطلاعات برتری دارد؛ بدین معنا که بیش از آنکه کیفیت روزنامه نگاری و فراینـد حرفهای تولید یک مطلب برای کاربران اهمیت داشته باشد، شیوه، نوع، سرعت و میـزان انتشار و بازنشر آن مطلب اهمیت دارد.
این موضوع به خصوص در مواقعی که جامعه به واسطه یک رویداد مهم تشنه اطلاعات است و کاربران، متقاضی دریافـت تازهترین خبرها از آن حادثه هستند، تشدید مـی شـود. در همین فضاست که خبرهای جعلی امکان ظهور و گسترش مییابند. یکی از مهمترین راههای مقابله با این خبرهای جعلی و انواع محتوای منتشر شده در رسانه ها، ارتقای سطح سـواد رسـانهای میـان کاربران است.
سواد رسانهای توانایی تفکر انتقادی درباره چیزهایی است که میبینیم، میشنویم و میخوانیم. این توانایی، در تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی از منابع مختلف به ما کمک میکند. در واقع امروزه با وجود حجم انبوهی از اطلاعات و منابع اطلاعاتی، مهارتهای تفکر انتقادی در شناسایی منابع معتبر برای رسیدن به حقیقت یاری رسان ما هستند. به عنوان مثال با این مهارتها میتوانیم خبرهای جعلی را زودتر تشخیص دهیم یا بفهمیم چرا یک رسانه به شکلی خاص یک رویداد را پوشش داده است. همچنین ممکن است متوجه شویم که محتوای به اشتراک گذاشته شده در یک پلتفرم اغلب با یک دستور کار همراه است مانند طرفداری سیاسی از یک شخصی یا گروه سیاسی یا هم ترغیب مخاطبان برای خرید چیزی که به آن نیازی ندارند.
سواد رسانهای از این نظر ضروری است که به شهروندان کمک میکند پیامهایی را که از طریق رسانههای مختلف دریافت میکنند درک کنند. با وجود تنوع اطلاعاتی دنیای امروز، سواد رسانهای میتواند به افراد کمک کند تا منابع مطمئن خبری را شناسایی کنند و از این طریق به حقیقت رویدادها دست یابند.
سواد رسانهای همچنین در تشخیص جهت گیریهای رسانهای و اینکه چگونه رسانهها میتوانند بر نوع نگاه افراد به مسائل اثر بگذارند، مؤثر باشند. به عنوان مثال، یک رسانه مغرض ممکن است مدیریت بحران در کشور خود یا همسویش را خوب توصیف کند همین رسانه ممکن است در وضعیتی مشابه و با بکارگیری عناصر احساسی مدیریت بحران در کشوری دیگر را بسیار بد جلوه دهد. با شناخت این سوگیریهای رسانه-ای میتوانیم تصمیم بگیریم که چگونه با این رسانهها مواجه شویم.
پس سـواد رسـانهای به عنوان توانایی انتقاد از اطلاعاتی که ما مصرف و حتی تولید و بازنشر میکنیم، عاملی بـرای مصونیت بخشی به مردم در برابر موج خبرهای جعلی در دنیایی است که فناوری و رسانه هـا همه جا را قبضه کرده اند. اصلیترین راه برای ارتقای سواد رسانهای شهروندان، آموزش در مدارس یا از طریق رسانه-های جمعی است.
لایک هایتان را با دقت بکوبید!!!
دانستن برخی شیوههای عمومی میتواند تا حدودی تک تک ما را در برابر این انبوه اطلاعات راست و دروغ واکسینه کند. به طور مثال در برابر مطالبی که در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به ما میرسند پیش از هرگونه عملیاتی از جمله باور و یا بازنشر آن ها، چند سئوال را خیلی سریع در ذهنمان مرور کنیم:• چه کسی این مطلب را نوشته و برای من ارسال کرده است؟ آیا منبع این مطلب معتبر است؟ (اگر یک خبر، هیجان انگیز و شگفت آور است سریعاً در رسانههای معتبر و صفحات سازمانهای خبری به دنبال آن بگردید. مطمئن باشید اگر مطلب اینقدر شگفت انگیز است، رسانههای معتبر هم آن را گزارش کرده اند. ممکن است یک عکس یا ویدئو یا حتی خبر مربوط به ماهها قبل یا حتی کشور دیگری باشد و با تغییر توضیحات به اسم مکان دیگری و در زمان دیگری منتشر شده باشد.)• چرا این مطلب توجه من را به خود جلب کرده است؟ آیا نویسنده از تکنیکهای خاصی استفاده کرده است؟ آیا آنها قصد دارند احساسات من را فعال کنند یا نوعی ترس یا تعصب (مذهبی، سیاسی، قومی و…) به من تزریق کنند؟ (در این مواقع مطلب شامل واژگان احساس برانگیز و تصاویر خاصی است. معمولاً برای برانگیختن احساسات از تصاویر افراد ضعیف، زنان و کودکان بهره میبرند.)• چگونه این مطلب را تفسیر میکنم؟ آیا افراد دیگر هم چنین برداشتی از آن دارند؟ یا افراد مختلف میتوانند برداشتهای متفاوتی از این مطلب داشته باشند؟• چه چیزهایی در این مطلب برجسته شده اند؟ چه روایتی را نمایندگی میکند؟ این مطلب چه چیزهایی را از من پنهان کرده است؟• و سرانجام اینکه، چرا این مطالب برای من ارسال شده است؟ هدف آن چیست و به چه کسی یا گروهی خدمت میکند؟ نتیجه گیریاگر مرتباً در استفاده از رسانههای اجتماعی سئوالات یاد شده را از خودتان بپرسید، قادر به تشخیص چرایی تولید مطالب و چیستی اهداف انتشار آنها خواهید بود. شما همچنین به اهداف و پشت پرده تولید مطالب پی میبرید و بزودی متوجه خواهید شد که یک رسانه خاص چه هدفی کلانی را دنبال میکند، جهت گیری و استراتژی حاکم بر آن چیست. به طور مثال متوجه میشوید که یک رسانه صرفاً مشکلات و کاستیها را برجسته میکند درحالی که از موفقیتها و پیشرفتها گزارشی نمیدهد. پس هدف عمده آن سیاه نمایی از وضعیت و ترویج نومیدی است. جامعهای که دارای سواد رسانهای است، جامعهای است که بهتر میاندیشد، راحتتر زندگی میکند و احتمال اینکه تحت تأثیر مطالب مغرضانه و عوام فریبانه رسانهای قرار بگیرد کمتر است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.