سنت های نوروزی شهرستان شهریار

واکاوی  دو سنت نوروزی در شهریار سنت های نوروزی شهرستان شهریار قسمت اول : سنت اول ۱- « میر نوروزی» سخن درپرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم « میر نوروزی» البته منظور ما شرح این بیت حافظ نیست ، فقط منظور شرح اصطلاح میرنوروزی ست: […]

واکاوی  دو سنت نوروزی در شهریار

سنت های نوروزی شهرستان شهریار

قسمت اول : سنت اول

۱- « میر نوروزی»

سخن درپرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی

که بیش از پنج روزی نیست حکم « میر نوروزی»

البته منظور ما شرح این بیت حافظ نیست ، فقط منظور شرح اصطلاح میرنوروزی ست:

(۱)

«…در پنج روزه ی پایان سال که سیزده ی نوروز نماد آن محسوب می شده ، حتی اقتدار شاه یا امیر یا فرمانروا هم موقتا از میان می رفته ومیر نوروزی جای شاه یا امیر را می گرفته است ، مراسم کوسه برنشین یا میرنوروزی که پیشینیان ما از آن یاد کرده اند مربوط به همین پنج روزه ی پایان سال بوده که بنابریک سنت قدیمی ، شاه یا امیر یا حاکم محل برحسب ظاهر ازحکومت خلع می شده و مردم به جای او یک شخص مجرم یا محکوم به اعدامی را موقتا شاه یا حاکم می کردند و او دراین پنج روز ه، حکومت ظاهری وصوری می کرده و به عزل و نصب وتوقیف وحبس و جریمه ومصادره ی اموال هم می پرداخته و سپس در پایان روز پنجم یا می گریخته ویابه چنگ مردم می افتاده وکشته می شده است ، اگردرمحلی شخص مجرم یا محکوم به اعدام وجود نداشته خود مردم یک شخص بدقیافه وکوتاه قد یا دراز قد و درصورت امکان ، کوسه ویک چشم ومعیوب راحاکم می کردند واو سوار الاغ می شده و بادزنی دردست می گرفته و خود راباد می زده و باقراولان واقعی حکومت که در سمت راست و چپ  او بوده اند ، دور شهر می گشته و فرمان های مضحک و عجیب و غریب صادر می کرده و داد دل می ستانده اما در پایان روز پنجم سعی می کرده به طریقی فرار رابر قرار ترجیح دهد زیرا اگر به چنگ مردم می افتاد مردم او رابه قصد کشت می کوبیده اند».

(۲)

«میر نوروزی،  پادشاه یا امیر یا حاکم موقتی است که در قدیم الایام رسمی بوده که برای تفریح مردم سلطنت چند روزه ای را به او می بخشیده اند و پس از انقضای ایام جشن ، سلطنت او نیز به پایان می رسید».

مآخذ:

۱-جشن نوروز، دکتر حسین آذران، هیرمند،۸۱ ص۴۳,۴۴

۲-میرنوروزی، محمدقزوینی، یادگار، سال اول، شماره سوم ، صص۱۳-۱۶

۳- نوروز در شهریار ، جشن شکرگزاری ،  احمد فرجی

ادامه دارد

 

سنت دوم : خواجه پیروز

خواجه پیروز با اصطلاح غلط وعامیانه ی حاجی فیروز ، به یک تعبیر نماد پیروز شدن نوروز و بهار بر زمستان است و به تعبیر دیگر نماد بازگشت ارواح مردگان یعنی فروهرها از آسمان است ، چهره ی سیاه شده ی خواجه پیروز دلیل بازگشت اواز جهان مردگان ونیز نماد سیاهی زمستان است و لباس سرخ او هم نماد سرخی آتش و آمدن گرما ونیز نماد سرخی گل ها و طبیعت زیبای نوروزی ست ، شادی و پای کوبی او هم بخاطر پیروزی بهار و باززایی طبیعت و زایش ها و رویش ها و برکت بخشی های نوروزی است .خواجه پیروز که نامش گواه پیروزی و عنوانش شاهد بزرگواری و سروری اوست…».

مآخذ: جشن نوروز،دکتر حسین آذران،هیرمند، ۸۱٬ ص ۳۹،،،،نوروز در شهریار، جشن شکرگزاری ،  احمد فرجی

 

سنت های نوروزی شهرستان شهریار /