مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران از وجود بیش از ۱۷هزار کلاس درس فرسوده و کمبود ۱۳۰۰کلاس درس میگوید: سالهای سال کمبود مدرسه در روستاها و شهرستانهای کوچک و دورافتاده یک مسئله جدی برای آموزش و پرورش به شمار میرفت، مناطق دورافتادهای که دانشآموزان در کپر، چادر یا نهایتا خانههای مخروبه درس میخواندند و تحصیل میکردند، […]
سالهای سال کمبود مدرسه در روستاها و شهرستانهای کوچک و دورافتاده یک مسئله جدی برای آموزش و پرورش به شمار میرفت،
مناطق دورافتادهای که دانشآموزان در کپر، چادر یا نهایتا خانههای مخروبه درس میخواندند و تحصیل میکردند،
اما این مشکل از ابتدای دهه ۸۰تاکنون با جنبش فراگیر دولتها، خیرین و فعالان آموزشی تا حدی مرتفع شده است
و بسیاری از روستاها و مناطق دارای مدارس، ایمن و استاندارد شدهاند. (اگرچه که همچنان برخی مناطق کشور با مدارس کپری و… روبهرو هستند)
ولی در میان جنبش صورت گرفته، این مدارس تهران و برخی شهرهای بزرگ بودند که فراموش شدند؛
پایتختی که در این سالها از هر طرف توسعه پیدا کرد و با ورود مهاجران بر تعداد ساکنان آن افزوده شد
بدون اینکه به فضای آموزشیاش توجه شود چون که تفکر غالب این بود و هست که تهران یک استان برخوردار است و نیاز به مدرسه جدید ندارد.
حالا اما کمبود مدرسه در استان و شهر تهران بهخصوص در برخی مناطق به یک بحران جدی تبدیل شده است؛ استانی که نزدیک به ۱۳۰۰مدرسه
(۴۰۰مدرسه در شهرستانهای تهران و ۹۰۰مدرسه در شهر تهران) کم دارد
و ۱۷هزار و ۵۳۲کلاس درس آن فرسوده است. در اینباره با «علی شهری» مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران به گفتوگو نشستهایم.
مدیران نوسازی مدارس از گذشته تاکنون همواره از این موضوع گلایه دارند
ولی ما تلاش و برنامهریزی برای حل این معضل از سوی شما نمیبینیم.
بله. ما این مشکل را داریم، در برخی مناطق زمینهایی که به اداره کل نوسازی مدارس میدهند بسیار کوچک است و
نمیتوان استانداردهای فضای آموزشی را در آن رعایت کرد. ما باید به فکر زمینهایی با متراژ بیشتر باشیم؛
الان وضعیت در تهران بهگونهای است که مدرسه زیر ۳۰۰دانشآموز در هیچ منطقهای وجود ندارد؛
بهطور مثال ما در دو خیابان مجاور دو مدرسه آن هم در یک مقطع با تعداد بالای دانشآموز داریم،
بعد زمینی که به ما برای ساخت مدرسه میدهند ۴۰۰متر است، خب، ما در این مساحت کم، چه میتوانیم بسازیم؟
برای حیاط، آزمایشگاه، کتابخانه و دفتر معلمان چه چیز باقی بماند؟ درحالیکه در کشورهای دیگر متراژ مدارس بالاست
و سرانه فضای آموزشی هر دانشآموز بیش از ۱۰مترمربع است.
یک راهحل این است که مقامات محلی مانند شهردار، فرماندار و استاندار کمک کنند تا برخی مدارس در تهران تبدیل به احسن شوند؛
برخی مدارس ما هستند که از نظر موقعیت جغرافیایی در جای ارزشمندی قرار گرفتهاند که باید بتوانیم آنها را بفروشیم
و در جاهایی که نیاز است زمینهای بزرگتر تهیه کنیم. منظورم مدارسی هستند که ارزش تجاری فوقالعادهای دارند
و شاید اصلا دیگر در آن نقطه نیاز به فضای آموزشی نداشته باشیم، خب، بهتر است آنها فروخته شوند
و در کوچههای فرعی و جاهای مناسبتتر زمینهای دیگری را تهیه کرد. آموزش و پرورش شهر تهران تعدادی از این مدارس را شناسایی کرده است
ولی موانع زیاد است که باید حل شود.
ممکن است، اما تبدیل این مدارس به مجتمعهای تجاری تنها میتواند برای هزینههای جاری مدارس کمکی باشد،
ولی اصل ماجرا یعنی تأمین زمین برای فضای آموزشی همچنان به قوت خود باقی میماند.
بارها از سوی مسئولان سازمان نوسازی مدارس عنوان شد که بیشترین کمبود مدرسه در تهران مربوط به نقاطی است
که از ابتدای دهه ۸۰تاکنون انبوهسازی و بهاصطلاح عامیانه برجسازی شده است.
این در حالی است که قبلا قانون مجلس، انبوهسازان را مکلف کرده بود که به ازای ۲۰۰واحد مسکونی یک مدرسه بسازند
و سپس در دولت نهم این قانون به نفع انبوهسازان حذف شد و این الزام را از دوش آنها برداشت.
با توجه به اینکه از ابتدای دهه ۹۰این حجم انبوهسازی در تهران بالا گرفت، چرا خواهان اصلاح دوباره قانون نشدید و سکوت کردید؟
بله. صحبت شما درست است. بهتازگی وزارت آموزش و پرورش این درخواست را از مجلس داشته
و معاونت حقوقی وزارت آموزش و پرورش هم پیگیر است. متأسفانه این اتفاق نباید میافتاد،
آن زمان مسئولان بهدلیل ایدهشان درخصوص ساخت مسکن مهر دنبال آن بودند که خودشان زیرساختهای آموزشی را آماده کنند،
اما بعد این اقدام را دنبال نکردند و امروز ما به مشکل برخوردیم. الان این مشکل در منطقه ۲۲تهران حاد شده است
و ۸۰مدرسه کمبود داریم و این جدا از مشکل مدرسه در مسکن مهر پردیس، پرند و…است.
الان چگونه مشکل نبود مدارس در این مناطق را حل کردهاید؟
فشار روی مدارس موجود همجوار که باعث بالا رفتن تراکم دانشآموزی شده است.
بهطور نمونه در شهر قدس، شهریار و بهارستان کمبود مدرسه بهشدت احساس میشود،
مخصوصا با افزایش اجارهبها در تهران و کوچ اجباری بسیاری از خانوادهها به اطراف تهران و حاشیهها این مشکل باز هم حادتر خواهد شد
و پیشبینی میکنیم در ابتدای مهر امسال تراکم دانشآموزی در این مناطق بالا برود و مدیران ما با تعداد بالاتری از دانشآموزان مواجه شوند.
اما بهطور کلی شهر تهران نسبت به شهرستانهای تهران سرانه فضای بیشتری دارد،
اما در عوض مدارس فرسوده در تهران بیشتر است؛
بهطور مثال الان در تهران از ۵۴هزار کلاس درس ۱۴هزار و ۵۰۰کلاس نیاز به مقاومسازی دارند
یا در کل استان ۸۵۰۰کلاس باید کامل تخریب و بازسازی شوند که بیش از ۷هزار مورد آن در تهران است.
اما یکی از نکاتی که روسای پیشین سازمان نوسازی مدارس در زمان تصویب قانون ۴هزار میلیاردی
مقاومسازی فضاهای آموزشی در سال ۸۷عنوان میکردند، این بود که باید مدارس بهخصوص در تهران مقاومسازی شوند
تا علاوه بر حفظ آن در زمان زلزله، بتوان از آنها بهعنوان مکان امن استفاده کرد،
ولی حالا با آماری که شما ارائه میدهید خود مدارس خطر بالفطرهاند.
نه. اینطور نیست. این نیمی از کلاسهای ماست. در آخرین زلزلهای که در تهران آمد،
شهرداری بیش از هزار مدرسه ایمن را در شهر تهران معرفی کرد.
زمانی که نظام ۳-۳-۶در دولت قبل در مدارس اجرا شد، کلاس درس برای پایه ششم وجود نداشت
و وزیر وقت عنوان کرد با خالی کردن آزمایشگاه، اتاق معلمان، کتابخانه و تعبیه کانکس در حیاط این مشکل برطرف شود،
آیا این مشکل را در طول ۶سال گذشته حل کردهاید؟
براساس سند تحول بنیادین مدارس براساس نظام جدید آموزشی و بر مبنای ۴ دوره سه پایه طراحی میشوند
ولی برای مدارسی که قبلا ساخته شده بود، نمیشود کاری کرد.
از کجا متوجه میشوید که باید الان در کدام مناطق، چه تعداد مدرسه و کلاس درس بسازید
که کافی باشد و بعدا هم درصورت جابهجایی جمعیت خالی از دانشآموز نشود؟
مکانیابی ساخت مدرسه با ما نیست و آموزش و پرورش نیازهای خود را ارائه میکند و ما مدرسه میسازیم،
اما جابهجایی جمعیت یک بحث پیچیده و علمی است و متأثر از شاخصههای زیادی مثل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است؛
مثلا دولتی عنوان میکند که بهدنبال ساخت مسکن مهر است و ساختار جمعیتی را زیرورو میکند
یا مشکلات اقتصادی مانند گرانیهای اخیر باعث شده
که بسیاری از مردم تهران را ترک کرده و به نقاط دیگر بروند؛ همه اینها روی جمعیت دانشآموزی هم تأثیر دارد
و برای آموزش و پرورش چالش جدی ایجاد میکند.
هر منطقه تفاوت دارد، اما میانگینش در شهر تهران ۲۹ و در شهرستانهای تهران ۳۲نفر است
که هر دو از میانگین کشوری که ۲۴است، بالاتر میشود و البته بیشترین تعداد دانشآموز را در شهرستان بهارستان داریم
و سرانه فضا در استان تهران ۴.۹ و در شهر تهران ۴.۲۶متر است؛ درحالیکه استاندارد کشوری ۸.۹است.
آمار و اطلاعات دانشآموزی دست آنهاست و ما آمار دقیقی نداریم. ممکن است این اتفاق بیفتد؛
بهخصوص در مناطقی که کمبود مدرسه داریم و البته حاشیه شهر، به هر حال باید منتظر آغاز سال تحصیلی جدید بود تا آمار دقیق منتشر شود.
طبیعتا این موضوع پیمانکارهای ما را هم متأثر میکند ولی ما تجربه گذشته را هم داشتهایم و به نوعی جبران میکنیم.
به هر حال تلاش کردهایم که حضور آنها را حفظ کنیم. البته خیلی از آنها کار را شروع کردهاند و مشکلاتی هم حین ساخت برایشان بهوجود آمده است.
یکی از مواردی که خیرین از آن گلایه دارند، عدمنگهداری از مدارسی است که آنها میسازند و تحویل آموزش و پرورش میدهند.
آنها عنوان میکنند مدارسی که میسازند بعد از مدتی رها شده و خیلی زود فرسوده میشوند. چرا این اتفاق رخ داده است؟
نگهداری از مدارس جزو وظایف سازمان نوسازی نیست. متولی نگهداری این مدارس خود آموزش و پرورش است،
ولی متأسفانه برای این موضوع اعتباری درنظر نمیگیرند. ما از مدیران مدارس خواهش میکنیم بیشتر از مدارس مراقبت کنند.
اما این مراقبت چقدر تأثیر دارد؟
بالاخره بنا بهطور طبیعی آسیبهایی میبیند و باید نگهداری مستمر و تعمیرات انجام شود که نمیشود.
هرچقدر نگهداری و تعمیرات اساسی بیشتر باشد، عمر بنا نیز بالا میرود ولی بناهایی که الان ساخته میشود باید حداقل ۵۰سال خوب کار کنند اما اینطور نیست. باید حداقل هر ۱۰ سال یکبار مدرسه تعمیر اساسی شود ولی الان در ۲۵۰۰مدرسه نیاز به تعمیرات اساسی داریم اما درکمتر از ۱۰۰مدرسه تعمیرات انجام میشود.
سالهاست که در سازمان نوسازی، جشنواره مدارس ایرانی- اسلامی برگزار میشود
اما ما مدرسهای با معماری ایرانی- اسلامی نمیبینیم،
ما الان در تهران با چالش کمبود زمین مواجه هستیم و حرف از ساخت مدرسه در زمین ۴۰۰متری است، بعد شما میگویی مدرسه ماندگار؟
هیچ وقت نمیتوانیم مدرسهای مانند دارالفنون یا مروی بسازیم و در عمل محال است، بله اگر به ما متراژ خوب و بالا بدهند قطعا مدارسی بهتر میسازیم
ولی در غیراین صورت ممکن نیست. الان وضعیت بهگونهای است که ما مدارس ششکلاسه میسازیم و بیشترین فضایی که به ما میدهند ۱۵۰۰متر است.