خشونت خانگی در شهریار خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اما معمولا این مشکل نایده گرفته میشود یا حتی افراد آن را انکار میکنند. پاین سوءاستفاده محدود به قشر خاصی هم نمیشود؛ و قربانیهای آن ممکن است در هر سنوسال، با هر جنسیت و در وضعیتهای اقتصادی مختلفی باشند. اولین قدم برای […]
خشونت خانگی در شهریار
خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اما معمولا این مشکل نایده گرفته میشود یا حتی افراد آن را انکار میکنند.
پاین سوءاستفاده محدود به قشر خاصی هم نمیشود؛ و قربانیهای آن ممکن است در هر سنوسال، با هر جنسیت و در وضعیتهای اقتصادی مختلفی باشند.
اولین قدم برای پایان دادن به خشونت خانگی این است که به وجود نشانههای آن اذعان کنیم.
اگر دچار خشونت خانگی هستید یا کسی را میشناسید که در چنین وضعیتی به سر میبرد، حتما برای مبارزه با آن کمک بگیرید.
هیچکس نباید زیر سایهٔ ترس از کسی زندگی کند که دوستش دارد.
خشونت خانگی و آزارواذیت، سنوسال و جنسیت نمیشناسند.
ممکن است آزار و سوءاستفاده برای هر فردی، در هر سنی، با هر عقبهٔ قومیتی و سطح اقتصادی اتفاق بیفتد. بیشتر قربانیهای خشونت خانگی زنان هستند، اما مردان هم گرفتار آزارواذیت میشوند؛
بهویژه بهصورت زبانی و عاطفی. خلاصه اینکه رفتار توهینآمیز هرگز پذیرفتهشده نیست، چه از سوی مردان باشد، چه زنان، چه نوجوانان و چه بزرگسالان.
هر فردی شایستهٔ احساس ارزشمندی، احترام و امنیت است.
رضا فریدی روانشناس بالینی و فعال حوزه آسیبهای اجتماعی اشارهای به راهکارهای پیشگیرانه برای جلوگیری بروز از خشونت خانگی کرد و گفت: برای پیشگیری از بروز خشونت خانگی راهکارهایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنم.
اولین نکته در پیشگیری از خشونت خانگی افزایش آگاهی از این مشکل و ایجاد هنجارهای اجتماعی است که خشونت را نفی میکنند.
زمانی که مردم یک جامعه از وجود خشونت خانگی خبر ندارند و آسیبهای آن را نشناسند
نمیتوان به پیشگیری از خشونتهای خانگی کمکی کرد.
این روانشناس بالینی بیان کرد: آموزش و افزایش آگاهی زن و مرد بهتر است قبل از ازدواج صورت گیرد.
آموزش مهارتهای حل مسئله، روشهای مذاکره، چگونگی ارتباط با همسر، احترام به همسر و توجه به نیازهای او میتواند از بروز مشکلات در آینده که منجر به خشم و خشونت خانگی میشود، جلوگیری کند.
در مجموع لازم است کیفیت روابط زناشویی از همان ابتدا افزایش یابد.
مسئله خشونت خانگی مانند دیگر آموزشهای پیش از ازدواج باید مورد توجه قرار گیرد.
فریدی اضافه کرد: خانوادهها میتوانند با رفتاری محبت آمیز و به دور از خشونت با فرزندان، آنها را از رفتاری خشونت آمیز در آینده و در محیط خانواده حفظ کنند،
چرا که مشخصا کودکان از پدر و مادر خود الگو میگیرند.
تجربه تلخ خشونت در کودکی یکی از مهمترین عوامل بروز خشونت خانگی در بزرگسالی است.
حال کودکی را تصور کنید که پدر، مادر را بر سر مسائل متعدد کتک میزند یا به او فحاشی و بد دهانی میکند.
مسلما چنین کودکی از رفتار پدر خود الگوبرداری کرده و در آینده تاثیرات خود را نشان میدهد.
این تاثیرات به شکلهای مختلف قابل مشاهده است؛
برای مثال در بزرگسالی او نیز همسرش را کتک میزند و یا بر عکس با ظلم و کتکهای همسرش کنار میآید؛
بنابراین والدین باید سعی کنند مهارتهای همدلی، دلسوزی، احترام به عقاید دیگران و کنترل خشم را در کودک خود افزایش دهند.
این روانشناس بالینی معتقد است اگرچه امروزه محققان بسیاری با تلاش شبانهروزی خود در پی کشف دارویی برای درمان مبتلایان به ویروس کرونا هستند
و از سوی دیگر کشف واکسن برای این بیماری به منظور پیشگیری از ابتلای افراد به آن یکی از چالشهای بشر در این روزها اس.
یکی از پیامدهای ظهور این ویروس در این دوران، قرنطینه خانگی است که این خود افزایش آمار خشونت خانگی را به دنبال داشته است
و امروزه خشونت خانگی هم به عنوان چالش دیگر بشر اضافه شده و تبدیل به بحران جدی برای تمام کشورها شده است؛
بنابراین تلاش برای افزایش سطح آگاهی افراد و یادگیری راهکارهای پیشگیری و مقابله با خشونت خانگی یکی از موارد ضروری است
که امروزه باید در سراسر دنیا به آن توجه شود.
با توجه به آنچه بیان شد و با عنایت به ادامه دار بودن شرایط کرونایی، بهترین راه حل آن، پیشگیری و قرنطینه خانگی است
و طبیعتاً حذف یا بسیار کم شدن روابط اجتماعی انسانها و عدم امکان شرکت در مراسمهای خانوادگی،
ملی و مذهبی از یک سو و فشارهای اقتصادی
و خبرهای ناگوار ناشی از ابتلا و فوت هموطنان و انسانها در سراسر گیتی آن هم به صورت طولانی مدت باعث ایجاد انواع فشارهای روانی و خشونت خانگی شده
و با توجه به اینکه تغییر روش و سبک زندگی ابتدا در اولین کانون زندگی یعنی خانواده اتفاق میافتد،
طبیعی است که بیشترین و سریعترین آثار آن در خانواده و سپس در اجتماع پدیدار میشود.
وی با اشاره به اینکه خانواده، نخستین و پایدارترین نهاد اجتماعی است
که هویّت انسانی و جامعهپذیری فرد در آن شکل میگیرد،
افزود: بدون شک، هیچ یک از آسیبهای اجتماعی از تأثیر خانواده جدا نیستند.
نهاد خانواده هنگامی کارکرد خود را به درستی انجام میدهد که دچار نابسامانی و آشفتگی نباشد.
خشونت، سلامت و امنیت خانواده را تهدید میکند.
خشونت خانگی یا خشونت علیه زنان در خانواده، شایعترین شکل خشونت علیه آنهاست
که در آن، رفتار خشنِ یکی از اعضای خانواده (معمولاً مرد) نسبت به یکی دیگر از اعضای خانواده (معمولاً زن) است.
فریدی معتقد است که خشونتهای خانگی صدایشان همیشه ضعیفتر از زخمهایی است که بهجا میگذارند،
قربانی معمولاً ساکت است،
دم نمیزند، میسوزد و برای همین آمار قربانیان خشونت همیشه کوچکتر از آمار خشونتدیدگان واقعی است.
ممکن است آزار و سوءاستفاده برای هر فردی، در هر سنی، با هر عقبهٔ قومیتی و سطح اقتصادی اتفاق بیفتد.
بیشتر قربانیهای خشونت خانگی زنان هستند، اما گاهی مردان هم گرفتار آزار و اذیت میشوند؛
به ویژه به صورت زبانی و عاطفی.
خلاصه اینکه رفتار توهینآمیز هرگز پذیرفته شده نیست، چه از سوی مردان باشد، چه زنان، چه نوجوانان و چه بزرگسالان.
مردان سعی در توجیه آن دارد و گاهی رنگ اخلاقی و ناموسی به آن میدهد.
این باورها، چنان در ذهن مرد و زن ایرانی از کودکی ریشه دوانده که اگر زن یا دختری در مقابل این خشونتها مقاومت کند
با برچسبها و احکامی سختتر روبهرو خواهد شد
که اطرافیان و همجنسان خود به او میدهند.
نگرشهای فرهنگی خانوادههای ایرانی براساس تحمل و تبعیت زنان و فرزندان از درخواستهای شوهر-پدر شکل گرفته است
و خشونتهای روزمره و محدود، تربیت در نظر گرفته میشوند؛
درنتیجه، بسیاری اوقات، فرد تحت خشونت، درکی از ستم وارد بر خود ندارد؛
اما عجیب آن که زنان این موضوع را بیشتر از مردان توجیه میکنند، این درحالی است که بسیاری بر نقش انکارناپذیر زنان، مدیران داخلی خانواده، تأکید دارند.
طی تحقیقات صورت گرفته، نتایج نشان میدهد تنها ۲۴ درصد زنان خودشان را قربانی خشونت میدانند،
در حالی که بر اساس آنچه ما آنها را قربانی خشونت میدانیم ۶۰ درصد شامل خشونت واقع میشدند.
یعنی آنها حتی نمیدانستند رفتاری که با آنها میشود رفتار نادرست و خشونتآمیزی است؛
بنابراین ضروری به نظر میرسد که در این زمینه آگاهسازی شود.
امیدواریم با بالا بردن سطح آگاهی جمعی، هر روز شاهد کمتر شدن خشونت خانگی باشیم.