جامعه بی‌رحم و خشمگین و هزاران میلیارد بودجه فرهنگی که تلف شد

امید فراغت/روزنامه‌نگار- نتیجه هزاران میلیارد تومان بودجه فرهنگی وضعیت امروز مملکت را رقم زده است. انواع و اقسام اتفاقات وحشتناک ریز و درشت در مقابل دیدگان ملت رژه می‌روند و ککِ مسئولان هم نمی‌گزد. جامعه امروز ایران در فضای بی‌محتوایی سیر و سلوک دارد و مسئولانی که نمی‌خواهند قبول کنند باعث و بانی واقعیت‌های پیدا و پنهان مملکت، آنان هستند.

به گزارش شهریارنگار، برخی کارشناسان بر این نظر هستند که مردم و مسئولان در فرآیند زمان شبیه به هم می‌شوند اگر چنین گزاره‌ای درست باشد باید آب توبه همگانی روی هم بریزند! متاسفانه واقعیت تلخ این شده است که بودجه فرهنگی فقط نقش گریم سر و شکل جامعه را بازی کرده است چرا که در غیر این صورت روز به روز شاهد حوادث‌های وحشتناک مثل قتل‌های به اصطلاح ناموسی که در امتداد زنده به گور کردن دختران معنی و مفهوم پیدا می‌کند یا کُشتن مامور نیروی انتظامی که در راستای ذهنیت هر کسی باید حق خودش را اعاده کند معنی و مفهوم پیدا می‌کند یا لگد زدن مامور خدمات شهری شهرداری تبریز به یک معلول و تنبیه مامور خاطی توسط مردم و از این دست اتفاقات ریز و درشت که در این مقاله قابل نوشتن نیست.

بنابراین همگی اعم از عوام و خواص شامل گزاره چه می‌خواستیم و چه شد، هستیم! به همان نسبت که مسئولانِ مملکت نحوه مواجهه با یکدیگر و همچنین جامعه را بلد نیستند به همان نسبت نیز ملت نحوه مواجهه و گفت‌و‌گو نسب به هم را نیاموخته‌اند.

به همان میزان که اکثریت مسئولان نسبت به اکثریت ملت خشم و غضب دارند به همان اندازه نیز اکثریت ملت نسبت به اکثریت مسئولان خشم و کینه پیدا کرده‌اند و این تو در تویی خشم اگر مورد تامل و مطالعه جدی قرار نگیرد، پایان ناخوشی برای همگی اعم از عوام و خواص، پیش‌بینی می‌شود.

متاسفانه ذهنیت همگانی این شده که جامعه آبستن حوادث است البته ناگفته نماند خودِ مسئولان چنین احساسی را به جامعه تزریق کرده‌ و خواسته یا ناخواسته فضایی ایجاد شده که عوام و خواص احساس می‌کنند روی گُسل زلزله اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … شب را روز و روز را شب می‌کنند.

برخی کارشناسان مدعی هستند جامعه امروز ایران به دلیل سرگردانی در سنت و تجدد، دچار بیماری و وارونگی معانی و مفاهیم شده است اگر این نظر درست باشد باید این بیماری، سرگردانی و وارونگی معانی و مفاهیم را شامل حال همگی اعم از عوام و خواص دانست، چرا که گذشت زمان باعث شده است.

موضع‌گیری‌های مردم و مسئولان نسبت به هم بر اساس نتیجه عملکرد‌های‌شان باشد. متاسفانه شرایط به گونه‌ای شده، اکثریت مسئولان ملت را متهم می‌کنند و اکثریت ملت هم آنان را متهم می‌کنند و به تعبیری عوام و خواص به یک شکلی در فضای انبوهی از اتهامات نسبت به هم زندگی می‌کنند. اگر فضای اتهام زنی‌ها ادامه پیدا کند همگی یعنی عوام و خواص یکدیگر را مُجرم به حساب آورده و مترصد فرصت برای تسویه حساب خواهیم شد! متاسفانه اکثریت مسئولان مملکت از علم و تجربه حکمت یا همان حکیم بودن بی‌بهره هستند حکیم علم احوال موجودات را می‌داند پس بهتر است این‌طور گفته شود جامعه امروز ایران به جای مسئول، حکیم می‌خواهد.

حکیم معنی و مفهوم فقر، بیکاری، طلاق، ناعدالتی، رانت، خشونت، اختلاس، ارتشاء، دروغ و … را می‌داند و همچنین می‌داند هر آغازی، پایان دارد و هیچ چیزی آسمانی نیست.

جهت مشاهده صفحه اینستاگرام ما اینجا کلیک کنید.