سیاست بازها با نقاب سیاست گریزی ناتوانایی های خود را پنهان می کنند….

سیاست بازی با نقاب سیاست گریزی معضلات ملی و گفتمانهای اصلاح طلبی و اصول گرایی مهم اند؟؟؟؟؟؟ یا صدها مشکل محلی مانند ورودی شهرستان ، فاضلاب امیریه و………و با نیازهای مردم ومعضلات جامعه بازی می کنند .   آ نها نقاب مردم گرایی بر چهره می زنند تا با عوام فریبی از مهلکه پاسخگویی فرار […]

سیاست بازی با نقاب سیاست گریزی معضلات ملی و گفتمانهای اصلاح طلبی و اصول گرایی مهم اند؟؟؟؟؟؟

یا صدها مشکل محلی مانند ورودی شهرستان ، فاضلاب امیریه و………و با نیازهای مردم ومعضلات جامعه بازی می کنند .

 

آ نها نقاب مردم گرایی بر چهره می زنند تا با عوام فریبی از مهلکه پاسخگویی فرار کنند .
سیاست امری پیچیده است که در روزگار جدید با پیچیده شدن زندگانی بشری بر پیچیدگی آن افزوده شده است .

شاید از این رو است که روح لطیف و شاعرانه ایرانی می کوشداز سیاست بگریزدو با تخطئه آن خیال خویش را راحت کند .

در ایران با گفتن این جمله که ((سیاست پدر و مادر ندارد)) تکلیف همه سیاست و همه اهالی سیاست معلوم می شود.

گویی سیاست فرزند خانواده دیگری است که غریبه وار برا این سفره نشسته است .

چرا در نگاه عمومی مردم ایران سیاست جایگاه و شانی ندارد و آنچنان که باید تکریم نمی شود ؟

پاسخ به این سال مجالی فراخ تر ازاین یاداشت می طلبد

اما در ین یاداشت کوشش می شود به اجمال آثارمخرب این نگاه بیان گردد .
در سطح محلی نگاه سیاست گریزی و تخطئه سیاست شدت بیشتری دارد.

و همیشه این سوال وجوددارد که چرا مسائل سیاسی کلان را به کنار نمی گذارید

و به مردم خدمت نمی کنید در واقع نگاه فوق خدمت به مردم را امری جدای از سیاست می داند

و می کوشد با کنار گذاردن پدیده نا میمونی به نام سیاست خیال جامعه را راحت کند

و شر آن از سر جامعه کم کند .سخن فوق از دو جایگاه مختلف مطرح می شود .

از یکسو عده ای به قصد خدمت از دیگران می خواهند تا مشکلات محلی در اولویت قرار گیرد

بیشتر از سر صدق به مشکلات جامعه می نگرند و دردهای مردم را می بینند

و می کوشند نسخه ای برای این دردها بیابند . از نگاه اینان نسخه یابی و درمان دردهای روزمره مردم سیاسی نیست .

درشهرستانی مانند شهریار که به دلیل کثرت جمعیت ، مهاجرت مداوم و فقدان منابع با مشکلات فراوانی روبرو می باشد

در هر شهر ، محله و روستا می توان به معضلاتی برخورد که یا مورد بی توجهی قرار گرفته اند

یا بروکراسی اداری دررفع آن ها نا موفق بوده است و یا رفع معضل به کندی صورت می گیرد .

این منتقدان می کوشند روش خود را غیر سییاسی نشان دهند .
و از سوی دیگر سیاست بازانی قرار دارند که خود همیشه در حال بالا رفتن

از نردبان قدرتند و چون بر کرسی عضویت شورای شهر یا نمایندگی تکیه می زنند

ندای امان از سیاست سرمی دهندو می کوشند خود را گریزان از سیاست نشان دهند.

این سیاست بازان در فرصت های مختلف نقاب سیاست گریزی بر صورت خود می گذارند

و به دیگران نهیب می زنند که از سیاست دوری کنید و به کار مردم برسید .

این افراد که خود سیات ورزانی خبره و در عین حال بی مسئولیتند همان هایی هستند

که خود را در موضع فراسیاسی نشان میدهند تا همدرد مردم باشند

و از چپ و رست و اصول گرا و اصلاح طلب برائت می جویند

تا زیرکانه جبهه ای مشترک با مردم عادی در برابر دشمنی خیالی به نام سیاست باز کنند .

تلاش افراد فوق این است به دیگران نشان دهندما مشتاق به خدمتیم و سیاست بازانند که مانع کار ماهستند .

ویژگی بارز افراد فوق تفاوتی است که میان ظاهر و باطن آن ها وجود دارد زیرا در ظاهر از رفتارهای قدرت طلبانه اعلام بیزاری می کنند

در محافل خصوصی و ودر میان افراد نزدیک خود برای کوچکترین سمت ها برنامه ریزی می نمایند و

همانقدر که در ملا عام خود را این چنین مطلوم و زخم خورده سیاست بازان جلوه می دهند

چون به خلوت می رسند آن کار دیگر می کنند و نقاب برمبی گیرند

و می خواهند همه قدرت و همه عناوین و پست های محل را از آن خود و اطرافیان خود کنند .
این دو جریان در یک نقطه به هم می رسند . آنها هم صدا می گویند چرا به تلف شدن وقت مردم در ترافیک توجه نمی کنید ؟

چرابه جای سیاست بازی به مسئل ی مثل فاضلاب محله امیریه یا مواردی این بی توجهی می کنید

و چرا مشکلات باغ های شهریار را فراموش کرده اید ؟ هر دو گروه یک راستا می کوشند

به یک نقطه برسند:

((مسائل کلان سیاسی را رها کنید و به دردهای مردم برسید )) .سیاست همان زندگی است

سیاست چیست که اینچنین مخالفان سر سخت و مشتقان بی وفا دارد .

از یک طرف مخالفینی که آن را نمی خواهند و از سوی دیگر مشتاقانی که از مواهب سیاست بهر ه می برند

اما مسئولیت های آن را نمی پذیرند . سیاست همواره یک موضوع مهم از سطح گفتگوهای عادی مردم تا اتاق تصمیم گیری های کلان کشور است .

سیاست موجودی قوی در جامعه است که همه جا حضور دارد و حتی مخالفینش هم نمیتوانند موجودیت آنرا نادیده بگیرند .
سیاست را باید فراتر ار حرف های سیاسی ، فنون سیاست ورزان برای کسب قدرت و تئوری های عالمان سیاست برای تبیین تحولات دانست .

همه آن ها سیاست اند اما باز هم سیاست فراتر از این هاست .

شاید بتوان گفت ((سیاست عین زندگی نیست سیاست همان زندگی است )) زیرا سیاست همچون زندگی مار ا درخود گرفته است

حال آنکه ما اونیر در او آمیخته ایم . سیاست در تحولات بزرگ وکوچک جامعه ما و زندگی فردی ما نقش دارد

حال آنکه ما مردمان جامعه ایم که در برای ساختن سیاست نقش بازی می کنیم .

سیاست مار ا با خود می برد و ما او را با خود میبریم . هیچ کس از سیاست دور نیست حتی آنانکه خود را غیر سیاسی می دانند

در واقع سیاست اشان آن است که خود را از سیاست دور نشان بدهند .

آنانکه در انتخابات رای می دهند دیدگاه خود را اعلام می کنند

و آنا که رای نمی دهند نیز خواسته یا ناخواسته دیدگاه خود را به دیگران می گویند و با عدم حضور خود نیروهایی را تقویت می نایند یا تضعیف می کنند .

سیاست همان زندگی جاری ماست که ما دراحاطه دارد . سیاست همان زندگی ماست؛ با تمام فراز و نشیب ها و خوبی ها و بدیهایش .

اگر سیاست فضیلت است پس زندگی و جامعه ما با فضیلت اند واگر سیاست آلودگی است همه جامعه آلوده به سیاست است .
سیاست همان زندگی است و آنان که از سر صدق وبرای خدمت به مردم می خواهند که مسائل و معضلات محلی در اولویت باشد

و از سیاست دوری شود، ناگزیرند که برای حل مشکل خود به سیاست روی آورند و از زمین سیاست استفاده کنند

و همانانی که برای کسب قدرت از جاده سیاست استفاده کرده اند

وبرای مظلو م نمایی در ظاهر می کوشندکه خود را جدای سیاست نشان دهند سیاست بازانی هستند

که در نقاب سیاست زدگی بازی سیاسی می کنند .

سیاست زدگی با نقاب پوپولیسم مخرب عوام فریب:

چرا باید هر دو گروه مذکورد دراین یاداشت را نقد کرد ؟ نگاهی گذرا به شرایط موجود جامعه نشان میدهد

که هردو گروه در ایجاد معضلات و مشکلات سهم دارند . آنان که برای خدمت به مردم سیاست را مطرود می دانند

خواسته یا ناخواسته زمینه را برای آنانی فراهم می کنند که با شعار مردم گرایی بر مشکلات می افزایند .

زیراسیاست بازان فقط به کسب قدرت می اندیشندو با ابزار گرایی و پوپولیسم گاهی امیدی زنده می کنند

و چون برنامه ای برای رفع مشکل ندارند ؛

شعارهای پوپولیستی به تدریج رنگ می بازدو نارضایتی در بین مردم افزایش می یابد .

سیاست بازان برای قرار گرفتن در لیست های انتخاباتی اصلاح طلبان واصول گرایان گریبان می درند و از هیچ اقدام دریغ نمی ورزند

ولی وقتی به کرسی نمایندگی مجلس یا عضویت در شورا دست می یابند میخواهند زمین بازی را عوض کنند

و خود را در قالب دیگری نشان دهند .

سیاست بازها با نقاب سیاست گریزی ناتوانایی های خود را پنهان می کنند

و با نیازهای مردم ومعضلات جامعه بازی می کنند .

آ نها نقاب مردم گرایی بر چهره می زنند تا با عوام فریبی از مهلکه پاسخگویی فرار کنند .

سیاست بازانی اینگونه با تبلیغ سیاست گرزی مخرب ترین نیروهای تاثیر گذار جامعه اند .
از این رو نیروهای صادق که برای دردهای جامعه خود تلاش می کنند

همواره با روش سیاست گریزی به دام سیسات بازها می افتند .دامی که سود و منفعتی برای مردم جامعه ندارد

بلکه بر قدرت محفل های پشت پرده می افزاید و توان جامعه را برا ی تحول مثبت کاهش می دهد .
چه باید کرد؟
سیاست همان زندگی است و برای ارتقای سطح زندگی گریزی از سیاست نداریم .

سیاست در قواعدی که در سطح کلان جامعه به وجود می آید

و تعامل میان جریان ها ، انتخابات ، رقابت و نقد مداوم جریان دارد

و برای پاسخ دادن به مشکلات کلان و خرد جامعه در سطح ملی و محلی با شکل گیری گفتمان های مختلف خود را نشان می دهد ..

اصلاح طلبی و اصو ل گرایی که امروز تبدیل به گفتمان های حاکم بر سپهر سیاست ما شده اند همان پاسخ هایی هستند

که برای سوال های اساسی امروز ما وجود دارند .آن ها نیمه های مختلف زندگی ما هستند

که از سطح خانه تا خیابان و و از خیابان تا بالاترین سطوح تصمصم گیری کشور را فرا گرفته اند .

تا زمانی که شرایط و ساخت جامعه ما تغییر نکرده اندو سوال هاو نیازهای جامعه تغییر نیافته اند گفتمان های سیاسی جامعه نیز تغییر نمی کنند .
راهکار حل مشکلات امروز ما درنفی سیاست و نفی گفتمان های کلان جامعه نیست .

بلکه تلاش در جههت ارتقای جامعه در همه سطوح آن است .

مشکلات کشور در سطح ملی و معضلات خرد یک منطقه یا شهرستان امور جدا از هم نیستند.

سیا ست خارجی و داخلی ، اقتصاد کلان ،مسائل فرهنگی و معضلات اجتماعی با مسائل عمرانی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی محلی آنچنان در هم تنیده اند

که فاصله گذاری میان آن ها امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم

آن ها را جداگانه ببینیم دچار نوعی سردرگمی می شویم و .

این نوع جدا انگاری مشکلات ملی و محلی به معنای فرصت دادن به فرصت طلبانی است که با ظاهر مردم گرایی به تخریب جامعه بپردازند .
گفتمان ها و معضلات ملی و محلی را جدا از هم نیستند.

اگر در جامعه ای گفتمان های توسعه گرا و پیش برنده ای وجود داشته باشند

می توانند گام های اساسی برای حل مشکلات ملی و محلی بردارند . آن ها می توانند

ضمن اینکه در سطح ملی به اظهار نظر و فعالیت بپردازند

در سطح محلی زمینه را برای حل مشکلاتی مانند ورودی شهرستان شهریار ، فاضلاب امیریه ، نابودی با غ ها ، فقدان منابع کافی آب و ماند این ها بردارند .
راهکار حل معضلات عادی جامعه آن است

که گفتمان های سیاسی دستگاه های اجرایی و منتخبین مردم در جهت حکمرانی خوب و توسعه تلاش کنند .

به اصلاح نهاد ها بپردازند و حسن فعالیات دستگاه های مسئول را فراهم کنند .

در شرایط فوق نماینده مجلس ، فرماندار ی ، شوراهای شهر و روستا و سایر نهاد ها و دستگاه ها در یک مجموعه می کوشند

و فرایند حکمرانی خوب و توسعه را بهبود می دهندو منتخبین مردم از جمله اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس می کوشند

به نمایندگی از مردم به فرایند فوق کمک کنند و به جای تهدید به شکایت به وظایف قانونی خود عمل کنند .
سیاست بازان می کوشند با سیاست گریزی خود را تثبیت کنند و این روشی برخلاف منافع جامعه است .

حال آنکه سیاست ورزان با تلاش برای ارتقای سطح حکمرانی خود نهاد های مسئول جامعه را در مسیری صحیحی قرار می دهند

که مشکلات مردم را حل کنند و با زمینه سازی برای توسعه دردهای مردم را التیام میدهند .
نسخه شفابحش معضلات محلی درطرد سیاست با شعار بی معنای سیا ست بازی و قرار دادن

خود در موضعی بالاتر از چپ و راست و ماننداین ها نیست بلکه آن است

که جایگاه و شان پذیرفته شود و گمان نشود که خدمت با مردم با سیاست ورزی در تضاد است

و از سوی دیگر همان هایی که از از مواهب سیاست بهره می برند،

مسئولیت های آن را بپذیرند خود را نیز بپذیرند وبا زدن نقاب سیاست گریزی ، سیاست بازی نکنند

و بکوشند در حهت حکمرانی خوب و توسعه تلاش کنند . بی تردید مردم مهم ترین برندگان این جریان خواهند بود .

هادی عظیمی

فعال اجتماعی

 

 

 

Visits: 57