بحران در اصلاحات یا بحران در سیاست ورزی

بحران در اصلاحات یا بحران در سیاست ورزی سید هادی عظیمی-فعال سیاسی اصلاح طلب قبل از آنکه به نقد اصلاح طلبان بنشینیم باید به چند نکته مهم توجه کرد: ۱) آیا اصلاح طلبان تنها بازیگران عرصه سیاست درایران هستند؟ ۲) اصلاح طلبان از چه میزان ابزار برای تحقق اهداف خود بهره مندند؟ ۳) اصلاح طلبان […]

بحران در اصلاحات یا بحران در سیاست ورزی

سید هادی عظیمی-فعال سیاسی اصلاح طلب

قبل از آنکه به نقد اصلاح طلبان بنشینیم باید به چند نکته مهم توجه کرد:

۱) آیا اصلاح طلبان تنها بازیگران عرصه سیاست درایران هستند؟

۲) اصلاح طلبان از چه میزان ابزار برای تحقق اهداف خود بهره مندند؟

۳) اصلاح طلبان با چه مشکلاتی برای موجودیت خویش روبرو هستند؟

طبیعی است که پاسخ به سوال اول مشخص است و اصلاح طلبان در عرصه سیاست درایران نه تنها  یکه نیستند که رقبا و مخالفان سرسختی دارند که از هیچ ابزاری برای مقابله یا حذف آن ها دریغ نمی کنند و از سوی دیگر اصلاح طلبان فقط از ابزارهای مدنی و قانونی محدودی برای تحقق اهداف خود بهره مندند. درحالیکه در زمین سیاست ایران بهرمندی از این ابزارها زمان بر و تدریجی است و عده زیادی را خسته می کند ولی هیچ ابزار دیگری برای تحول مثبت در جامعه ایران جز از طریق مدنی و قانونی وجود ندارد. از سوی دیگر اصلاح طلبان در طول عمر ۲۱ ساله خود چند بار تا پرتگاه نیستی پیش رفته اند و عوامل مختلفی باعث شده است، باقی بمانند. لذا در بحث پیرامون موفقیت و شکست های اصلاح طلبان به عنوان یک نیروی سیاسی و اجتماعی باید به نکات فوق توجه کرد .

اصلا حات چیست؟ اصلاح طلب کیست؟

در شرایط موجود تعداد زیادی هستند که خود را اصلاح طلب میدانند. در ادارات دولتی نیز افرادی هستند که از هر سو که باد آید، آنند و در حال حاضر که اصلاح طلبی آب و نانی دارد، از این اسب زین شده برای منافع خود بهره می برند. در سطح جامعه هم افرادی هستند که خود را اصلاح طلب میدانند و تا جاییکه مطامعشان اقتضا کند از این برند بهره می برند. البته زنان و مردان فراوانی در سراسر کشور هستند که به عشق وطن و سربلندی ایران و اسلام و صیانت از استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی  در مسیر اصلاحات گام برمیدارند و حاملان واقعی اصلاحات همینان هستند. تعریف دقیق اصلاحات و اصلاح طلبی وجود ندارد و هر کسی از ظن خود یار این مفاهیم می شود. اما عمده ترین  مرزهایی که می توان برای اصلاح و اصلاح طلبی ترسیم کرد را به شکل زیر بیان نمود:

۱) اصلاحات یک روش است که در برابر براندازی و محافظه کاری قرار دارد. اگر عده ای به دنبال  اصلاحات باشند با براندازان که خواهان تحول رادیکال شرایط موجودند و محافظه کارانی که مدافع وضع موجودند متفاوتند. اصلاحات در پی این است که به صورت قانونی (با این پیش فرض که همه قوانین قابل تغییرند) بهداشتی (یعنی  پرهیز هر نوع خشونت)  و تدریجی تحول را پی گیری نماید .

۲) اصلا حات با اصلاح طلب متفاوت است . اصلاحات یک نیاز است  درحالیکه اصلاح طلب یک فرد است.  دایره اصلاحات فراتر از اصلاح طلبان است و حتی مخالفان اصلاح طلبان را در بر می گیرد .

۳) اصلا حات  امری چارچوب مند است. به این معنا که اصلاحات نمی تواند بدون چارچوب باشد. اصلاحات در عرصه های مختلف دینی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، اداری، عمرانی و… قابل انجام است و لی درهمه آنها با پذیرش چارچوب ها شروع می شود. نمی توان فردی را تصور کرد که اصلاح طلب باشد و در عمل چارچوب ها را نپذیرد. اگر به اصلاح طلبان انتقاد کنند چرا به فلان اعتراض وقعی ننهاده اند، سخنی بیوده گفته اند. اصلاحات زمینه ساز قانونی شدن و مدنی شدن فعالیت هاست و اصلاح طلب باید از هر حق اعتراض دفاع کند. اما این به معنای دفاع از هر اعتراضی نیست زیرا اگر اعتراضی در شرایط امروز ما رگه هایی براندازی دارد پس با اصلاحات مرزبندی  دارد .

۴) اصلاحات و اصلاح طلب خود را حق مطلق نمی داند. اصلاحات از زمانی آغاز می شود که خرد جمعی و گستره عمومی به رسمیت شناخته می شود و در عرصه سیاسی به کار گرفته می شود. حقیقت و مصلحت دوروی یک سکه اند و هردو  لازم و ملزوم  یکدیگرند. حقیقت را مصلحت جمعی صیقل میزند و راه برای صیقل دادن و نقد همیشگی مصالح وجود دارد. از این رو حقایق در عرصه سیاسی حقیقت مطلق نداریم و همه حقایق و مصالح قابل تحولند و اصلاحات زمانی پدید می آید که این امر پذیرفته شود .

۵) اصلا حات در بستر جامعه شکل می گیرد و براساس تحولات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، فکری و اجتماعی زایده می شود و تحول می یابد. آنچه اصلاحات نام دارد همان است که هست. نمی توان تصور کرد که اصلاحات جدای از جامعه باشد. اصلاحات در تحولات تاثیر می گذارد و از آن تاثیر می گیرد. می کوشد جامعه و مناسبات سیاسی، اقتصادی و… را در مسیر اهداف خود بیاورد و در این مسیر گاه موفق است و گاه ناموفق   .

۶) اصلا حات باید به توافق و مصالحه برسد. اصلاحات اگر به یک مصالحه و توافق پایدار نرسد که مخالفانش را پس از اقناع به آن راضی باشند، به شکست می خورد و عملا بی معنا می شود .

۷) اصلا حات یک نیاز است که در جامعه وجود دارد در غیر اینصورت متولد نمی شد و این نیاز را حتی مخالفان اصلاح طلبان میتوانند پاسخ دهند.

۸) اصلا حات با همه جنبه های زندگانی انسان در ارتباط است ولی چون همه مشکلات امروز ما در عرصه سیاست است و حتی مشکلات اقتصادی هم منشا و راه حل های سیاسی دارند ازاین رو عمده تلاش اصلاح طلبان در عرصه سیاسی است .

مصیبت های اصلاح طلبی

شاید سخن گفتن از مصایب اصلاح طلبی برای عده زیادی از افراد بی معنا باشد اما یک اصلاح طلب مصیبت های فراوانی را بردوش می کشد. او باید تحمل داشته باشد که هر شکستی را تحمل کند و هر ناسزایی را بشنود. او باید همیشه برای تغییر مثبت حتی اندکی موفقیت داشته باشد تلاش کند و بکوشد جامعه  را دراین مسیر مجاب کند. اصلاح طلب میداند که امکان دارد از عملکردش نارضایتی به وجود آید. اما سرمایه اجتماعی خود را قربانی می کند تا مصالح بزرگتر کشور تامین گردد و راه اصلا حات هموار تر باشد. مصیبت اصلاح طلب اینست که نباید نا امید شود و باید راه خود را ادامه دهد، حتی اگر عده ای از این  مسیر منافع خود را می جویند نباید ناامید شد اگر ساختارها و سازمان ها ایراد دارند، نباید کنار کشید. باید کوشش کرد و تلاش نمود که مسیر را همراه کرد و حتی اصلاحات را اصلاح کرد .

نتیجه :

آنچه گفته شد خلاصه ای از آن چیزیست که بر جامعه و بر اصلاحات می رود. از این رو اگر اصلاحات در بحران است،  از آن رو است که سیاست ورزی در جامعه تعطیل شده است و تا زمانی که سیاست ورزی به معنای یک حرفه و یک روند به رسمیت شناخته نشود و فرصت بروز نداشته باشد. اصلاحات مسیر رو به صعود خواهد داشت. زیرا اصلاحات به معنای آنچه امروز مراد می شود،  اصلاحات در عرصه عمومی و سیاسی است و این فضای سیاسی است که عمق و نگاه اصلاحات را تعیین می کند و مسیر راهبردهای آن را می چین. اصلاحات در بینش، روش و منش با بحران روبرو است زیرا سیاست ورزی در بینش، منش و روش بحران دارد و دردوران تعلیق سیاست ورزی قرار داریم .

اصلا حات در سپیده دم دوم خرداد ۷۶ که  شکوفا شد برای پاسخی به نیازی بود که در آن زمان وجود داشت و از آنروز تا امروز  روزگاری بسیار گذشته است از این رو اصلا حات در زمان ما به سه تحول اساسی نیاز مند است:

۱) اصلاح گفتار اصلاح طلبی برای پاسخ  گویی به نیازهای امروز .

۲) اصلاح ساختار های تصمیم گیری برای دموکراتیک تر شدن و کارآمدی بیشتر .

۳) اصلاح روش ها با نقد  گذشته و البته در نظر گرفتن این نکته که هر روش غیر قانونی و غیر مدنی به دلیل غیر بهداشتی بودن با اصلاحات در تضاد است .

امروز اصلاحات نیازمند تحول و اصلاح است و جامعه، اصلاحات جدیدی می خواهد که به دوران بحران سیاست ورزی پایان دهد و بر تعلیق سیاست، مهر پایان بزند .

Visits: 1